dolor


معنی: پریشانی، اندوه، ناله، مرض دردناک
معانی دیگر: (شعر قدیم) اندوه، غم، غصه، حزن، dolour : مر­ دردناک

جمله های نمونه

1. Exhibits: Stationery Glue, Solid Glue, White Glue, Dolor Glue.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه: چسب لوازم التحریر، چسب جامد، چسب سفید، چسب دولور
[ترجمه ترگمان]چسب: چسب Stationery، چسب محکم، چسب سفید، چسب dolor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Loremi psum dolor is a trusted friend of designers.
[ترجمه گوگل]Loremi psum dolor دوست قابل اعتماد طراحان است
[ترجمه ترگمان]Loremi psum dolor یکی از دوستان مورد اعتماد طراحان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Exhellobits: Stationery Set, Water Dolor Pen, Drayon, Water Dolor Dake, Push Pin, Thumb Tacks, Paper Dlips, Scientific Instrument, Etc.
[ترجمه گوگل]Exhellobits: ست لوازم التحریر، خودکار واتر دولور، درایون، واتر دولور داک، پین فشاری، گیره های انگشت شست، گیره کاغذ، ابزار علمی و غیره
[ترجمه ترگمان]Exhellobits: مجموعه Stationery، قلم dolor، Drayon، آب dolor Dake، پین پین، انگشت پین، انگشت شست، Dlips Paper، Instrument علمی، غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Therefore, the people there are always a joy dolor .
[ترجمه گوگل]بنابراین، مردم وجود دارد همیشه یک dolor شادی
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مردم آنجا همیشه یک شادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dolor said he didn't expect any uproar when his magazine hits the news stands on April
[ترجمه گوگل]دولور گفت که وقتی مجله او در ماه آوریل در غرفه های خبری منتشر می شود، انتظار هیچ غوغایی را نداشت
[ترجمه ترگمان]dolor گفت که وقتی مجله او در ماه آوریل پخش اخبار را منتشر کرد هیچ گونه جنجالی انتظار نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Open the Layer Style box and change the "Dolor Overlay" to whellote.
[ترجمه گوگل]کادر Layer Style را باز کنید و "Dolor Overlay" را به whelote تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]دیالوگ باکس Layer را باز کنید و \"dolor Overlay\" \" را به whellote تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By comparing 3 memory systems on how long does the information support, it is proved that yellow Dolor integration of red and green produces in the sensory memory.
[ترجمه گوگل]با مقایسه 3 سیستم حافظه در مورد مدت زمان پشتیبانی اطلاعات، ثابت می شود که ادغام زرد رنگ قرمز و سبز در حافظه حسی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]با مقایسه سیستم های حافظه براساس میزان پشتیبانی اطلاعات، ثابت شده است که انتگرال زرد رنگ قرمز و سبز در حافظه حسی تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Maxim and FHM are called laddy magazines. We can be called a Dad magazine," Beting Laygo Dolor, Playboy Philippines' editor, told reporters on Thursday.
[ترجمه گوگل]Beting Laygo Dolor، سردبیر Playboy فیلیپین روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت: "Maxim و FHM را مجلات بانو می نامند ما را می توان مجله پدر نامید "
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" ماکسیم و FHM مجلات laddy نامیده می شوند Beting Laygo dolor، ویراستار مجله پلی بوی فیلیپین روز پنج شنبه به خبرنگاران گفت: \" ما می توانیم به عنوان یک مجله پدر نام ببریم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پریشانی (اسم)
baffle, confusion, depression, distress, affliction, turmoil, agitation, worriment, desolation, disturbance, bother, ramble, dolor, nonplus, remorse, discomposure, dolour, woe

اندوه (اسم)
distress, dole, heartache, chagrin, grief, dolor, dolour, teen

ناله (اسم)
cry, grumble, whimper, moan, wail, groan, whine, dolor, dolour, mewling

مرض دردناک (اسم)
dolor, dolour

انگلیسی به انگلیسی

• sorrow, sadness (also dolour)

پیشنهاد کاربران

Dolor refers to intense physical or emotional pain. It is often used to describe a deep sense of suffering or anguish.
درد شدید جسمی یا احساسی. اغلب برای توصیف احساس عمیق رنج یا اندوه استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
She was consumed by dolor after the loss of her loved one.
A person in therapy might describe their dolor by saying, “I carry so much pain inside me. ”
A character in a novel might express their dolor by saying, “I can’t bear this agony anymore. ”

( اسم ) درد

بپرس