dolomite

/ˈdoləˌmaɪt//ˈdoləˌmaɪt/

دولمیت (ماده ای به فرمول camg(co3)2 که در سنگ یافت می شود)

جمله های نمونه

1. Don't miss the chance to see the breathtaking Dolomite Mountains.
[ترجمه گوگل]فرصت دیدن کوه های نفس گیر دولومیت را از دست ندهید
[ترجمه ترگمان]فرصت دیدن کوه های breathtaking را از دست نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. About half way through the fifty-kilometer journey, the Dolomites suddenly appeared as the mist lifted.
[ترجمه گوگل]در حدود نیمی از مسیر پنجاه کیلومتری، دولومیت ها ناگهان با بالا آمدن مه ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]حدود نیم کیلومتر در طول راه پنجاه کیلومتر فاصله داشت و ناگهان صدای the از میان مه بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dolomite is stained purple, calcite is unstained in the alkaline solution.
[ترجمه گوگل]دولومیت به رنگ بنفش رنگ می شود، کلسیت در محلول قلیایی رنگ نمی شود
[ترجمه ترگمان]Dolomite بنفش رنگ است و کلسیت در محلول آلکالین لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For example, distinction between calcite and dolomite is difficult because they have similar optical properties.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تمایز بین کلسیت و دولومیت دشوار است زیرا آنها خواص نوری مشابهی دارند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، تمایز بین کلسیت و دولومیت به دلیل داشتن خواص نوری مشابه، دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ferroan dolomite Pale to deep turquoise with increasing Fe content.
[ترجمه گوگل]دولومیت فروان به رنگ فیروزه ای کم رنگ تا عمیق با افزایش میزان آهن
[ترجمه ترگمان]Ferroan دولومیت به فیروزه ای عمیق با افزایش مقدار Fe بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Locally dolomite and anhydrite are important as cements.
[ترجمه گوگل]دولومیت و انیدریت محلی به عنوان سیمان مهم هستند
[ترجمه ترگمان]dolomite و دولومیت نیز به عنوان سیمان های آلومینات مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Commonly the dolomite crytals form a framework with evenly distributed porosity.
[ترجمه گوگل]معمولاً بلورهای دولومیت چارچوبی با تخلخل توزیع یکنواخت تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]معمولا the dolomite یک چارچوب با تخلخل توزیع به طور مساوی را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ladle lining with tar dolomite is common in German and in Europe.
[ترجمه گوگل]پوشش ملاقه با دولومیت تار در آلمان و اروپا رایج است
[ترجمه ترگمان]ladle با دولومیت، در آلمان و اروپا رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dolomite is a common mineral, its reserves are abundant in our country.
[ترجمه گوگل]دولومیت یک ماده معدنی رایج است که ذخایر آن در کشور ما فراوان است
[ترجمه ترگمان](Dolomite)یک کانی معمولی است، ذخایر آن در کشور ما فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The commonly used fluxes are limestone and dolomite.
[ترجمه گوگل]فلاکس های رایج مورد استفاده سنگ آهک و دولومیت هستند
[ترجمه ترگمان]شار مورد استفاده رایج سنگ آهک و دولومیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A series of carbonation test of calcined dolomite slurry at low temperature for preparing metastable solution of magnesium bicarbonate is made.
[ترجمه گوگل]یک سری آزمایش کربناتاسیون دوغاب دولومیت کلسینه شده در دمای پایین برای تهیه محلول بی کربنات منیزیم بی‌کربنات ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک سری از آزمایش موجود در دی اکسید کربن دولومیت در دمای پایین برای تهیه محلول metastable منیزیم کربنات منیزیم انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The occurrence of phosphoric dolomite indicates that a restricted bay or lagoon environment, and a semiarid climate during Telychian Stage of Silurian in this area or adjacent region.
[ترجمه گوگل]وقوع دولومیت فسفریک نشان دهنده وجود محیط خلیج یا تالاب محدود و آب و هوای نیمه خشک در مرحله تلیشی سیلورین در این ناحیه یا منطقه مجاور است
[ترجمه ترگمان]وقوع فسفریک اسید نشان می دهد که یک محیط محدود کننده یا محیط تالاب، و آب و هوای نیمه خشک در طی مرحله Telychian در این منطقه یا منطقه مجاور ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nearer to hand there are inviting lake or valley towns like Riva, gateway to the Dolomites.
[ترجمه گوگل]نزدیک‌تر، شهرهای دریاچه‌ای یا دره‌ای جذابی مانند ریوا، دروازه دولومیت‌ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نزدیک تر به دست، دریاچه یا شهرهای دره مانند Riva، دروازه to را به هم دعوت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She has been a keen walker and rock climber for many years and has climbed in the Alps, Pyrenees and Dolomites.
[ترجمه گوگل]او سال ها یک واکر و صخره نورد مشتاق بوده و در رشته کوه های آلپ، پیرنه و دولومیت صعود کرده است
[ترجمه ترگمان]سال ها است که او یک کوهنورد قدرتمند و کوهنورد بوده است و در کوه های آلپ، پیرنه و Dolomites بالا رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] دولومیت

انگلیسی به انگلیسی

• type of mineral; rock consisting mainly of this mineral

پیشنهاد کاربران

بپرس