1. a dollop of satire
یک کمی طنز
2. put a dollop of cream on each cookie
روی هریک از شیرینی ها یک قلنبه خامه بگذارید.
3. the child dropped a dollop of ice cream on her lap
بچه یک تکه از بستنی را روی دامن خود ریخت.
4. A dollop of romance now and then is good for everybody.
[ترجمه گوگل]چند بار عاشقانه برای همه خوب است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر داستان عشق و عاشقی برای همه خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر داستان عشق و عاشقی برای همه خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I added a dollop of vanilla ice-cream to the pie.
[ترجمه گوگل]من یک بسته بستنی وانیلی به پای اضافه کردم
[ترجمه ترگمان]یک تکه بستنی وانیلی را به پای pie اضافه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تکه بستنی وانیلی را به پای pie اضافه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He put a dollop of honey on his bread and spread it around with a knife.
[ترجمه گوگل]یک حبه عسل روی نانش گذاشت و با چاقو در اطراف پهن کرد
[ترجمه ترگمان]یک خرده عسل روی نان گذاشت و آن را با چاقو پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خرده عسل روی نان گذاشت و آن را با چاقو پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It also swallowed a healthy dollop of spending on advertising.
[ترجمه گوگل]همچنین هزینه های مفیدی را برای تبلیغات به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین مقدار زیادی از هزینه صرف تبلیغات را دفع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین مقدار زیادی از هزینه صرف تبلیغات را دفع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Serve hot with boiled rice and a dollop of soured cream on top, if you wish.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل با برنج آب پز شده و روی آن یک حبه خامه ترش سرو کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما مایل باشید، برنج را با برنج آب پز و کمی کرم چرب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر شما مایل باشید، برنج را با برنج آب پز و کمی کرم چرب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mama served Ralph an enormous dollop and gave him an extra scoop of clotted cream.
[ترجمه گوگل]مامان عروسک بزرگی را برای رالف سرو کرد و یک قاشق اضافی کرم لخته شده به او داد
[ترجمه ترگمان]مامان برای رالف یک خرده آب برداشت و یک قاشق بستنی هم به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مامان برای رالف یک خرده آب برداشت و یک قاشق بستنی هم به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Louise watched as the dollop of mashed potato fell onto her plate.
[ترجمه گوگل]لوئیز نگاه کرد که عروسک پوره سیب زمینی روی بشقابش افتاد
[ترجمه ترگمان]لوئیز به محض اینکه تکه های سیب زمینی خرد شده روی بشقابش افتاد، آن ها را تماشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لوئیز به محض اینکه تکه های سیب زمینی خرد شده روی بشقابش افتاد، آن ها را تماشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Garnish with a dollop of sour cream. 80 Many sausage mixtures are heavy and usually contain a fair amount of fat.
[ترجمه گوگل]با یک حبه خامه ترش تزئین کنید 80 بسیاری از مخلوطهای سوسیس سنگین هستند و معمولاً حاوی مقدار مناسبی چربی هستند
[ترجمه ترگمان]با خامه ترش مخلوط شده بود ۸۰ خیلی از مخلوط های کالباس سنگین هستند و معمولا حاوی مقدار زیادی چربی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با خامه ترش مخلوط شده بود ۸۰ خیلی از مخلوط های کالباس سنگین هستند و معمولا حاوی مقدار زیادی چربی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You squeeze a dollop of special paste into a small cup at the base of the burner and light it.
[ترجمه گوگل]یک عدد خمیر مخصوص را در یک فنجان کوچک در پایه مشعل فشار داده و آن را روشن کنید
[ترجمه ترگمان]یک تکه خمیر ویژه را به داخل یک فنجان کوچک در پایه مشعل فشار دهید و آن را روشن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تکه خمیر ویژه را به داخل یک فنجان کوچک در پایه مشعل فشار دهید و آن را روشن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Taylor deserves a dollop of the blame.
[ترجمه گوگل]تیلور سزاوار سرزنش است
[ترجمه ترگمان]تیلور \"مستحق یه دسته علف هرز بوده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیلور \"مستحق یه دسته علف هرز بوده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Yoda wiped his eyes, flinging a dollop of mush Obi - Wan's way yet saying nothing.
[ترجمه گوگل]یودا چشمانش را پاک کرد و یک عروسک ماش اوبی پرت کرد - به روش وان هنوز چیزی نگفت
[ترجمه ترگمان]یودا (Yoda)چشمانش را پاک کرد و یک خرده آب دهانش را بیرون کشید و هنوز چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یودا (Yoda)چشمانش را پاک کرد و یک خرده آب دهانش را بیرون کشید و هنوز چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lightly toasted, with a dollop of cream cheese.
[ترجمه گوگل]کمی برشته شده، با یک حبه پنیر خامه ای
[ترجمه ترگمان]یه خرده پنیر خامه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه خرده پنیر خامه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید