doing the town

پیشنهاد کاربران

Doing the town is an idiom, meaning going to lots of fun places in the city like bars and nightclubs.
رفتن به بسیاری از مکان های سرگرم کننده در شهر مانند بارها و کلوپ های شبانه؛ گشتن در شهر
Example 1: 👇
...
[مشاهده متن کامل]

These generally only admit adults, and all grown up having become an adult. Only the people discussed are able to do the town.
این برنامه های تفریحی فقط شامل بزرگسالان می شود و یا کسانی که به اندازه ی کافی بالغ شده اند که بزرگسال به حساب آیند. تنها افراد مورد بحث می توانند گشت شبانه در بارها و کلوپ ها داشته باشند.
Example 2: 👇
TRACY: Well, they can go right back again.
SANDY: No, they can’t. Not till they get their story.
TRACY: Story? What story?
SANDY: The Philadelphia story.
TRACY: And what on earth’s that?
SANDY: Well, it seems Kidd has had Connor and Imbrie and a couple of others down here for two months doing the town. I mean writing it up. It’s to come out in three parts in Autumn. Industrial Philadelphia, Historical Philadelphia, and Fashionable Philadelphia.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
تریسی: خوب، آنها می تونن دوباره برگردن.
سندی: نه، نمی تونن، حداقل تا زمانی که داستانشون رو تکمیل کنن.
تریسی: داستان؟ چه داستانی؟
سندی: داستان فیلادلفیا.
تریسی: این دیگه چه کوفتیه؟
سندی: خب، به نظر می رسه کید دو ماه است که کانر و ایمبری و چند نفر دیگه رو مأمور کرده تا شهر و خوب گشت بزنن. منظورم اینکه بر اساس مشاهداتشون مطلبی رو درباره ی این شهر بنویسن. قرار ه در پاییز در سه قسمت منتشر بشه. فیلادلفیای صنعتی، فیلادلفیای تاریخی و فیلادلفیای امروزی.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری

doing the town

بپرس