1. dogs and apples are not usually classed together
سگ و سیب معمولا با هم رده بندی نمی شوند.
2. dogs and lions are carnivores
سگ و شیر گوشتخوارند.
3. dogs are not allowed here
ورود سگ در اینجا مجاز نیست.
4. dogs are trained to herd sheep
به سگ ها آموزش می دهند که گله ی گوسفند را هدایت کنند.
5. dogs that bite around should be tied
سگ های گازگیر را باید بست.
6. dogs were ringing the herd
سگ ها دور گله چرخ می زدند.
7. dogs whose tails are cut
سگ هایی که دم آنها را بریده اند
8. bastard dogs
سگ های غیراصیل
9. the dogs flushed the birds out of their hiding place
سگ ها پرندگان را از نهانگاه خود راندند.
10. the dogs holed the fox
سگ ها روباه را به سوراخی راندند.
11. the dogs ran with lolling tongues
سگ ها با زبان های آویخته می دویدند.
12. the dogs started questing
سگ ها شروع کردند به جستجوی شکار.
13. the dogs were worrying the bull constantly
سگ ها دایما گاو را آزار می دادند.
14. two dogs scenting after rabbits
دو سگ که رد بوی خرگوش ها را گرفته بودند
15. wild dogs are a plague to squatters
سگ های وحشی مایه ی دردسر بی خانمان ها هستند.
16. barking dogs don't bite
سگ هایی که پارس می کنند گاز نمی گیرند،کسانی که هارت و پورت می کنند اهل عمل نیستند
17. cats and dogs are among the commonest kinds of pets
گربه و سگ در زمره ی عادی ترین حیوانان خانگی هستند.
18. cats and dogs are domestic animals
گربه و سگ جانوران اهلی هستند.
19. let sleeping dogs sleep
بگذار سگ های خواب بخوابند (سری را که درد نمی کند دستمال مبند).
20. she kept dogs and cats separate from one another
سگ و گربه را از هم جدا نگاه می داشت.
21. specially trained dogs can smell out opium
سگ هایی که به روش ویژه تربیت شده اند می توانند با بو کشیدن به وجود تریاک پی ببرند.
22. the wild dogs feasted on the carnage
سگ های وحشی لاشه ها را با ولع خوردند.
23. let sleeping dogs lie
گذشته ها را فراموش کردن،به حال خود گذاشتن،پا روی دم شیر نگذاشتن
24. let sleeping dogs lie
به سگ خفته کاری نداشته باش،روی دم سگ پانگذار
25. ahmad trains hunting dogs
احمد سگ شکاری تربیت می کند.
26. the banning of dogs from public parks
قدغن کردن آوردن سگ به پارک های عمومی
27. we took the dogs for a range
سگ هارا به گردش بردیم.
28. drive to the dogs
بیچاره کردن یا شدن،تباه کردن،نابود کردن
29. go to the dogs
(عامیانه) نابسامان شدن،خراب شدن
30. rain cats and dogs
(عامیانه) سخت باریدن،تند باران آمدن
31. a cat with the dogs in hot pursuit
گربه ای که سگ ها سخت در تعقیب او بودند
32. a pack of wild dogs
یک دسته سگ وحشی
33. he had conditioned the dogs to bark as soon as a bell was rung
او سگ ها را خو داده بودکه به مجرد به صدا درآمدن زنگ پارس کنند.
34. headless horseriders and phantom dogs and haunted houses
اسب سواران بی سر و سگ های تاردیس و خانه های جن زده
35. it was so hot that dogs were panting
هوا آنقدر گرم بود که سگ ها له له می زدند.
36. the borders are policed by dogs and armed men
مرزها توسط سگ و مردان مسلح پاسداری می شوند.
37. to provoke a fight between two dogs
دو سگ را به جنگ هم انداختن
38. its enough to drive anyone to the dogs
کافی است که هرکسی را مستاصل کند.
39. he had docked the tail and ears of his dogs
او گوش و دم سگ های خود را بریده بود.