dodecahedron

/ˌdoʊdekəˈhiːdrən//ˌdəʊdekəˈhiːdrən/

معنی: دوازده سطحی
معانی دیگر: (هندسی) دوازده وجهی، شکل فلکی

جمله های نمونه

1. Methods for dodecahedron, icosahedron, "football" and five kinds of random plates are presented in detail.
[ترجمه گوگل]روش‌ها برای دوازده‌وجهی، ایکو وجهی، "فوتبال" و پنج نوع صفحه تصادفی به تفصیل ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]روش های for، icosahedron، \"فوتبال\" و پنج نوع صفحات تصادفی به طور مفصل ارائه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dodecahedron (1sided) shaped object you see actually consists of 1speakers which allow for non-directional 360 degree sound field.
[ترجمه گوگل]شیء دوازده وجهی (یک طرفه) شکلی که می بینید در واقع از 1 بلندگو تشکیل شده است که امکان میدان صوتی 360 درجه غیر جهت دار را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]شی dodecahedron (۱ طرفه)چیزی است که شما می بینید شامل ۱ سخنران است که اجازه میدان صوتی ۳۶۰ درجه را می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results show that the fine-grained hypidiomorphic pyrite, with a crystal form of pentagonal dodecahedron, contains more Au than others.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که پیریت هیپیدیومورفیک ریزدانه، با شکل بلوری دوازده وجهی پنج ضلعی، حاوی طلا بیشتری نسبت به سایرین است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که the grained fine با شکل بلوری of pentagonal حاوی more از بقیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The five possible normal polyhedrons are presented. It is impossible for crystals as well as their Brillouin zones to take the shape of normal dodecahedron.
[ترجمه گوگل]پنج چند وجهی معمولی ممکن ارائه شده است غیرممکن است که کریستال ها و همچنین مناطق بریلوین آنها شکل دوازده وجهی معمولی را به خود بگیرند
[ترجمه ترگمان]پنج حالت عادی ممکن ارائه می شوند این برای کریستال ها و نیز مناطق Brillouin ممکن نیست که شکل of نرمال را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A mathematic model of foam fractionation was set up based on the following assumptions: adsorption equilibrium, same bubble size and regular dodecahedron model of real bubbles.
[ترجمه گوگل]یک مدل ریاضی از شکنش کف بر اساس مفروضات زیر تنظیم شد: تعادل جذب، اندازه حباب یکسان و مدل دوازده وجهی منظم حباب‌های واقعی
[ترجمه ترگمان]یک مدل ریاضی از فوم کف براساس فرضیات زیر تنظیم شد: تعادل جذب، همان اندازه حباب و مدل dodecahedron منظم از حباب ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The galaxy in question would really be behind you, but you're looking through one face of the dodecahedron as if it were a window.
[ترجمه گوگل]کهکشان مورد نظر واقعاً پشت سر شما خواهد بود، اما شما از یک وجه دوازده وجهی طوری نگاه می کنید که انگار یک پنجره است
[ترجمه ترگمان]کهکشان مورد نظر واقعا پشت سر شما خواهد بود، اما شما در حال نگاه کردن از یکی از چهره های dodecahedron هستید که انگار یک پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوازده سطحی (اسم)
dodecahedron

تخصصی

[شیمی] دوازده وجهی، شکل فلکی
[زمین شناسی] دوازده وجهی، دوازده سط حی یک شکل بلوری با 12 وجه که یا پنچ ضلعی یا لوزی می باشد . اگر لوزی باشد، وجوه برابر می باشند ولی اگر پنج ضلعی باشد، وجوه منظم نیستند.هر وجه موازی با یک محور بلورشناسی است وبا دو محور دیگر برخورد کرده و آنها را قطع می کندنیز ببینید : پیریت وجهی (pyritohedron) – دوازده وجهی لوزی .
[ریاضیات] دوازده وجهی، شکل فلکی

انگلیسی به انگلیسی

• polyhedron having twelve plane faces (geometry)

پیشنهاد کاربران

dodecahedron ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: دوازده وجهی
تعریف: دیسۀ بلوری دارای دوازده وجه پنج گوش یا لوزوی|||متـ . دوازده وجهی لوزوی rhomb dodecahedron

بپرس