doctrinal

/ˈdɑːktrənl̩//dɒkˈtraɪnl̩/

معنی: تعلیمی، تعلیماتی، عقیدهای، مبنی بر عقاید نظری
معانی دیگر: تعلیماتی، تعلیمی، عقیده ای، مبنی بر عقاید نظری

جمله های نمونه

1. Doctrinal differences were vigorously debated among religious leaders.
[ترجمه گوگل]اختلافات اعتقادی به شدت در میان رهبران مذهبی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تفاوت های جنسیتی به شدت در میان رهبران مذهبی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He instituted a stringent litmus test on doctrinal matters.
[ترجمه گوگل]او یک آزمون تورنسل سختگیرانه در مورد مسائل اعتقادی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]او یک آزمایش سخت برای مسائل دینی وضع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His doctrinal position is further and usefully clarified in fifteen sermons, which presumably belong to his years as abbot and bishop.
[ترجمه گوگل]موقعیت اعتقادی او در پانزده خطبه، که احتمالاً متعلق به سال‌های رهبر و اسقف اوست، بیشتر و مفیدتر توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]وضع doctrinal در پانزده سخنرانی، که احتمالا متعلق به سال های او به عنوان اسقف و اسقف است، مفید و مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Approves doctrinal formulations, weapons programmes, and draws up overall plan for Politburo ratification.
[ترجمه گوگل]فرمول‌بندی‌های اعتقادی، برنامه‌های تسلیحاتی را تأیید می‌کند و طرح کلی را برای تصویب دفتر سیاسی تنظیم می‌کند
[ترجمه ترگمان]تایید فرمول های doctrinal، برنامه های تسلیحاتی و ایجاد طرح کلی برای تصویب دفتر سیاسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Differing Styles Different doctrinal and liturgical emphases have their influence upon the kind of music used in churches of different traditions.
[ترجمه گوگل]سبک‌های متفاوت تأکیدات اعتقادی و مذهبی متفاوت بر نوع موسیقی مورد استفاده در کلیساهای سنت‌های مختلف تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]شیوه های مختلف بر روی هر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، تاثیر خود را بر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was certainly a specifically doctrinal attraction, which, for a time, was almost overwhelming.
[ترجمه گوگل]مطمئناً یک جاذبه اعتقادی خاص وجود داشت که برای مدتی تقریباً بسیار زیاد بود
[ترجمه ترگمان]به طور حتم مورد علاقه doctrinal بود که برای مدتی تقریبا طاقت فرسا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By selecting a doctrinal conservative with a record of compassion, the Vatican eased those fears.
[ترجمه گوگل]واتیکان با انتخاب یک محافظه کار اعتقادی با سابقه دلسوزی، این ترس ها را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]واتیکان با انتخاب یک محافظه کار مذهبی با سابقه ترحم، این ترس ها را تخفیف داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fundamentalists were obsessed with doctrinal purity.
[ترجمه گوگل]اصولگرایان به خلوص اعتقادی وسواس داشتند
[ترجمه ترگمان]fundamentalists به purity doctrinal علاقه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Doctrinal issues were never ventilated, and the dispute was confined to questions of legal rights and political jurisdiction.
[ترجمه گوگل]مسائل دکترینال هرگز تهویه نشد و اختلاف به مسائل حقوق قانونی و صلاحیت سیاسی محدود شد
[ترجمه ترگمان]مسائل Doctrinal هرگز تهویه نشد و اختلاف به سوالات مربوط به حقوق قانونی و اختیارات سیاسی محدود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the doctrinal level there are also important differences.
[ترجمه گوگل]در سطح اعتقادی نیز تفاوت های مهمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در سطح رهنامه ای، تفاوت های مهمی نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Doctrinal self-definition was accompanied by institutional development.
[ترجمه گوگل]خودتعریف اعتقادی با توسعه نهادی همراه بود
[ترجمه ترگمان]تعریف خود - تعریف با توسعه سازمانی همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As for the doctrinal impediments, Wilkins pointed out that intelligent inhabitants need not be like humans.
[ترجمه گوگل]در مورد موانع اعتقادی، ویلکینز خاطرنشان کرد که ساکنان باهوش نباید شبیه انسان باشند
[ترجمه ترگمان]ویلکینز با اشاره به موانع doctrinal اظهار داشت که مردم هوشمند به انسان ها مانند انسان ها نیاز ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Doctrinal issues were never ventilated.
[ترجمه گوگل]مسائل اعتقادی هرگز تهویه نشد
[ترجمه ترگمان]مسائل Doctrinal هرگز تهویه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does the applicant have any doctrinal views, which are over - emphasized?
[ترجمه گوگل]آیا متقاضی دیدگاه های اعتقادی دارد که بیش از حد مورد تأکید قرار گرفته است؟
[ترجمه ترگمان]آیا متقاضی دارای هیچ دیدگاه نظری است، که بیش از حد مورد تاکید است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعلیمی (صفت)
didactic, doctrinal

تعلیماتی (صفت)
doctrinal

عقیده ای (صفت)
doctrinal

مبنی بر عقاید نظری (صفت)
doctrinal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to doctrine; pertaining to a teaching; pertaining to a belief or tenet; pertaining to the teachings of a religion or branch of knowledge
doctrinal is used to describe something that is related to doctrines; a formal word.

پیشنهاد کاربران

doctrinal ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: رهنامه‏ای
تعریف: مبتنی بر رهنامه یا متعلق به آن
عقیدتی

بپرس