1. The party followed an increasingly doctrinaire course.
[ترجمه گوگل]حزب مسیری فزاینده دکترینری را دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]این حزب مسیری جدید را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حزب مسیری جدید را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't be so doctrinaire about things.
[ترجمه گوگل]در مورد مسائل اینقدر دکترینر نباش
[ترجمه ترگمان]این قدر نگران نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این قدر نگران نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is firm but not doctrinaire.
[ترجمه علیرضا] او جدی و مصمم است ولی متعصب نیست.|
[ترجمه گوگل]او محکم است اما دکترینر نیست[ترجمه ترگمان]استوار است، اما doctrinaire نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Doctrinaire denial of a generational injustice does no justice either to the truth or to the victims.
[ترجمه گوگل]انکار دکترینی یک بی عدالتی نسلی هیچ عدالتی را نه برای حقیقت و نه برای قربانیان ندارد
[ترجمه ترگمان]انکار ظلم نسلی به حقیقت و یا به قربانیان حق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انکار ظلم نسلی به حقیقت و یا به قربانیان حق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is nothing doctrinaire about our approach to the matter.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز دکترینری در مورد رویکرد ما به این موضوع وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ nothing در مورد روش ما به این موضوع وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ nothing در مورد روش ما به این موضوع وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Furthermore democratic socialism was feared and detested by doctrinaire Marxists because it offered planning in conjunction with freedom.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سوسیالیسم دموکراتیک مورد ترس و نفرت مارکسیستهای دکترینر بود، زیرا برنامهریزی را در پیوند با آزادی ارائه میکرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سوسیالیسم دموکرات نیز از آن وحشت داشت و از مارکسیست های doctrinaire نفرت داشت، زیرا پیشنهاد می کرد که در ارتباط با آزادی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سوسیالیسم دموکرات نیز از آن وحشت داشت و از مارکسیست های doctrinaire نفرت داشت، زیرا پیشنهاد می کرد که در ارتباط با آزادی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The schedule seemed doctrinaire on paper, as Communist theories do, but its key in practice was flexibility.
[ترجمه گوگل]این برنامه بر روی کاغذ، مانند تئوری های کمونیستی، دکترینی به نظر می رسید، اما کلید آن در عمل انعطاف پذیری بود
[ترجمه ترگمان]برنامه به نظر doctrinaire روی کاغذ آمد، همانطور که نظریه های کمونیست این کار را انجام دادند، اما کلید آن در عمل انعطاف پذیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنامه به نظر doctrinaire روی کاغذ آمد، همانطور که نظریه های کمونیست این کار را انجام دادند، اما کلید آن در عمل انعطاف پذیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What actually happened was that a less doctrinaire magistracy put local taxes up in order to provide bread for poor families.
[ترجمه گوگل]آنچه در واقع اتفاق افتاد این بود که یک دادگستری کمتر دکترینر مالیات های محلی را برای تامین نان خانواده های فقیر افزایش داد
[ترجمه ترگمان]آنچه واقعا اتفاق افتاد این بود که دستگاه قضایی less مالیات محلی را به منظور تامین نان برای خانواده های فقیر وضع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنچه واقعا اتفاق افتاد این بود که دستگاه قضایی less مالیات محلی را به منظور تامین نان برای خانواده های فقیر وضع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Scalia is perhaps the most doctrinaire of the court's conservative judges.
[ترجمه گوگل]اسکالیا شاید دکترینرترین قضات محافظه کار دادگاه باشد
[ترجمه ترگمان]اسکلیا احتمالا یکی از doctrinaire قضات محافظه کار دادگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسکلیا احتمالا یکی از doctrinaire قضات محافظه کار دادگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hers was a brave demonstration against those whose doctrinaire divisions have caused so much confrontation, pain and death through the ages.
[ترجمه گوگل]تظاهرات او یک تظاهرات شجاعانه در برابر کسانی بود که تقسیمات اعتقادی آنها در طول اعصار باعث رویارویی، درد و مرگ بسیار شده است
[ترجمه ترگمان]او یک تظاهرات شجاعانه علیه کسانی بود که اختلافات بر سر آن ها باعث رویارویی، درد و مرگ در طول سالیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک تظاهرات شجاعانه علیه کسانی بود که اختلافات بر سر آن ها باعث رویارویی، درد و مرگ در طول سالیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In any case they did not inherit the doctrinaire restrictions of their elders.
[ترجمه گوگل]در هر صورت آنها محدودیت های اعتقادی بزرگان خود را به ارث نبردند
[ترجمه ترگمان]در هر صورت آن ها محدودیت های doctrinaire ریش سفیدان خود را به ارث نمی بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هر صورت آن ها محدودیت های doctrinaire ریش سفیدان خود را به ارث نمی بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The revolutionary intelligentsia seemed doomed to doctrinaire squabbles over increasingly irrelevant issues.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که روشنفکران انقلابی محکوم به نزاع های دکترینری بر سر موضوعات بی ربط هستند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران انقلابی به نظر می رسید که درگیر جر و بحث های مربوط به مسائل بی ربط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روشنفکران انقلابی به نظر می رسید که درگیر جر و بحث های مربوط به مسائل بی ربط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The world needs a less doctrinaire approach to foreign capital flows.
[ترجمه گوگل]جهان به یک رویکرد کمتر دکترینری برای جریان سرمایه خارجی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]جهان به یک رویکرد doctrinaire نسبت به جریان های سرمایه خارجی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جهان به یک رویکرد doctrinaire نسبت به جریان های سرمایه خارجی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He didn't get on at graduate school at Harvard, finding it pretentious and doctrinaire.
[ترجمه گوگل]او تحصیلات تکمیلی را در هاروارد ادامه نداد، زیرا آن را ادعایی و دکترینی می دانست
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه هاروارد به مدرسه فارغ التحصیل نشد و آن را پرمدعا و doctrinaire یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه هاروارد به مدرسه فارغ التحصیل نشد و آن را پرمدعا و doctrinaire یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید