dockage

/ˈdɑːkɪdʒ//ˈdɒkɪdʒ/

معنی: لنگر گاه، لنگراندازی
معانی دیگر: کرایه ی استفاده از بارانداز (یا اسکله و غیره)، تسهیلات باراندازی، بریدن (دم یا انتهای چیزی)، کوته سازی

مترادف ها

لنگر گاه (اسم)
dock, harbor, anchorage, grappling, haven, levee, dockage, harborage, berth, pier, port, riding

لنگراندازی (اسم)
anchorage, dockage

انگلیسی به انگلیسی

• fee for use of a dock; facilities for docking; act of bringing a ship to dock

پیشنهاد کاربران

dockage ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: دانه مرغی
تعریف: مواد خارجی همراه با گندم مانند بذر علف های هرز و سایر غلات و سنگریزه که به آسانی جدا می شوند

بپرس