do out of

پیشنهاد کاربران

حق کسی را خوردن
سر کسی کلاه گذاشتن
Do some thing out of something
برای من
کاری رو از روی چیزی انجام دادن
معنی داد
از حق . . . . محروم کردن
محروم کردن از حق ( طبیعی، چیزی که حق طرف بوده و بهش ندادن )
مانع شدن، حق و حقوق کسی را صلب کردن، صلب کردن

بپرس