1. The Armed Forces could do away with conscription and go over to a volunteer system.
[ترجمه حمید رضا آذری جو] نیروهای مسلح میتوانند خدمت اجباری را کنار گذاشته و به سیستم جذب داوطلبین روی بیاورند.|
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح می توانند خدمت اجباری را کنار بگذارند و به سیستم داوطلبانه بروند[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح می توانند با خدمت سربازی کنار بیایند و به یک سیستم داوطلب بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She tried to do away with herself.
[ترجمه مایکل هنکاک] سعی کرد خودکشی بکند|
[ترجمه Amir] او سعی داشت خودش را بکشد!|
[ترجمه گوگل]سعی کرد خودش را کنار بگذارد[ترجمه ترگمان]سعی کرد با خودش فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That city has decided to do away with overhead wires.
[ترجمه حمید رضا آری جو] شهر تصمیم گرفت از شّر خطوط برق هوایی خلاص شود.|
[ترجمه گوگل]آن شهر تصمیم گرفته است که سیم های سقفی را حذف کند[ترجمه ترگمان]این شهر تصمیم گرفته است که با سیم های بالای سر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. How on earth could they do away with a lovely old building like that and put a car park there instead?
[ترجمه حمیرد ضا آذری جو] آخه چطور میتونن از یه خونه قدیمی دوست داشتنی مثل اون دل بکنن و بجاش پارکینگ بسازن؟|
[ترجمه گوگل]چطور میتوانستند چنین ساختمان قدیمی دوستداشتنی را از بین ببرند و به جای آن یک پارکینگ بگذارند؟[ترجمه ترگمان]چطور می توانند با یک ساختمان قدیمی و دوست داشتنی مثل این کار کنند و به جای پارک پارک کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Do away with all fetishes and superstitions.
[ترجمه حمید رضا آذری جو] اعتقاد به جادو و خرافات را کنار بگذارید.|
[ترجمه گوگل]تمام فتیش ها و خرافات را کنار بگذارید[ترجمه ترگمان]با همه fetishes و خرافات رفتار کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Computerization has enabled us to do away with a lot of paperwork.
[ترجمه گوگل]کامپیوتری شدن ما را قادر می سازد تا بسیاری از کارهای اداری را از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]Computerization ما را قادر ساخته است که کاره ای زیادی را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Computerization ما را قادر ساخته است که کاره ای زیادی را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People thought that the use of robots would do away with boring low-paid factory jobs.
[ترجمه گوگل]مردم فکر می کردند که استفاده از ربات ها مشاغل خسته کننده و کم دستمزد کارخانه را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]مردم فکر می کردند که استفاده از روبات ها با مشاغل کم درآمد در کارخانه انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم فکر می کردند که استفاده از روبات ها با مشاغل کم درآمد در کارخانه انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We are developing nuclear weapons to do away with such weapons.
[ترجمه گوگل]ما در حال توسعه تسلیحات هسته ای هستیم تا از چنین سلاح هایی خلاص شویم
[ترجمه ترگمان]ما در حال توسعه سلاح های هسته ای برای فرار با چنین سلاح هایی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در حال توسعه سلاح های هسته ای برای فرار با چنین سلاح هایی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We must do away with illiteracy.
[ترجمه گوگل]ما باید بی سوادی را کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما باید با بی سوادی کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید با بی سوادی کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The long-range goal must be to do away with nuclear weapons altogether.
[ترجمه گوگل]هدف دوربرد باید حذف کامل سلاح های هسته ای باشد
[ترجمه ترگمان]هدف دامنه بلند باید این باشد که کلا با سلاح های هسته ای کنار بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف دامنه بلند باید این باشد که کلا با سلاح های هسته ای کنار بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To do away with this would be to lose the flexibility and potential of the whole system.
[ترجمه گوگل]از بین بردن این امر به معنای از دست دادن انعطاف پذیری و پتانسیل کل سیستم است
[ترجمه ترگمان]انجام این کار، از دست دادن انعطاف پذیری و پتانسیل کل سیستم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انجام این کار، از دست دادن انعطاف پذیری و پتانسیل کل سیستم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Last May it directed member states to do away with licensing rules like Britain's, which create import monopolies.
[ترجمه گوگل]در ماه مه گذشته به کشورهای عضو دستور داد تا قوانین صدور مجوز مانند بریتانیا را که انحصار واردات را ایجاد می کند، کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]ماه می گذشته دولت به کشورهای عضو دستور داد تا با قوانینی مانند بریتانیا که انحصار واردات را ایجاد می کنند، کنار بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماه می گذشته دولت به کشورهای عضو دستور داد تا با قوانینی مانند بریتانیا که انحصار واردات را ایجاد می کنند، کنار بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And they do away with cumbersome expense claims and time-consuming paperwork.
[ترجمه گوگل]و آنها ادعاهای هزینه های دست و پا گیر و کاغذبازی های وقت گیر را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]و آن ها با ادعاهای هزینه زیاد و کاغذبازی وقت گیر دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و آن ها با ادعاهای هزینه زیاد و کاغذبازی وقت گیر دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You do away with the incentive for those addicts to go out and recruit other heroin users.
[ترجمه گوگل]شما انگیزه آن معتادان را برای بیرون رفتن و استخدام سایر مصرف کنندگان هروئین از بین می برید
[ترجمه ترگمان]شما با انگیزه برای این معتادان آشنا می شوید و دیگر مصرف کنندگان هروئین را استخدام می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما با انگیزه برای این معتادان آشنا می شوید و دیگر مصرف کنندگان هروئین را استخدام می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There has been talk of a commitment to do away with slopping out by 199
[ترجمه گوگل]صحبت هایی در مورد تعهد برای کنار گذاشتن انحرافات تا سال 199 مطرح شده است
[ترجمه ترگمان]در مورد تعهد خود مبنی بر فرار از ۱۹۹ فرد صحبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مورد تعهد خود مبنی بر فرار از ۱۹۹ فرد صحبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید