🔹 چرخیدن کامل ( ۳۶۰ درجه ) / دور زدن کامل / چرخش کامل بدون تغییر جهت
🔹 مثال ها:
He did a 360 on his skateboard and landed perfectly. روی اسکیتش یه چرخش ۳۶۰ درجه انجام داد و عالی فرود اومد.
... [مشاهده متن کامل]
Fashion has done a 360—high - waisted jeans are back! مد یه چرخش کامل زده—شلوارهای فاق بلند برگشتن!
She said she hated sushi, but now she loves it. That’s a 180, not a 360! گفت از سوشی متنفره، ولی حالا عاشقشه. این یه تغییر ۱۸۰ درجه ایه، نه ۳۶۰!
🔹 مترادف ها: spin around – full circle – loop back – return to origin
🔹 نکته ی فرهنگی: در فرهنگ عامه، do a 360 گاهی به اشتباه به جای do a 180 استفاده می شه—مثل وقتی کسی می خواد بگه "نظرش کاملاً عوض شده"، ولی در واقع داره می گه "برگشته سر جای اول!" 😄 در فارسی، معادل هایی مثل "دور خودش چرخید" یا "همون جایی که بود، موند" می تونن حس مشابهی منتقل کنن.
🔹 مثال ها:
He did a 360 on his skateboard and landed perfectly. روی اسکیتش یه چرخش ۳۶۰ درجه انجام داد و عالی فرود اومد.
... [مشاهده متن کامل]
Fashion has done a 360—high - waisted jeans are back! مد یه چرخش کامل زده—شلوارهای فاق بلند برگشتن!
She said she hated sushi, but now she loves it. That’s a 180, not a 360! گفت از سوشی متنفره، ولی حالا عاشقشه. این یه تغییر ۱۸۰ درجه ایه، نه ۳۶۰!
🔹 مترادف ها: spin around – full circle – loop back – return to origin
🔹 نکته ی فرهنگی: در فرهنگ عامه، do a 360 گاهی به اشتباه به جای do a 180 استفاده می شه—مثل وقتی کسی می خواد بگه "نظرش کاملاً عوض شده"، ولی در واقع داره می گه "برگشته سر جای اول!" 😄 در فارسی، معادل هایی مثل "دور خودش چرخید" یا "همون جایی که بود، موند" می تونن حس مشابهی منتقل کنن.