dizygotic


(زیست شناسی) دوتخمگی (dizygous هم می گویند)، fraternal برادرانه، برادری، برادروار

جمله های نمونه

1. dizygotic twins
دوگانه های دوتخمی

2. Conclusion: The twin girls originate from dizygotic and the extra chromosome 21 of the elder sister is from nondisjunction during the first meiotic division of the mother.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: دختران دوقلو از دو تخمکی و کروموزوم اضافی 21 خواهر بزرگتر از عدم انشعاب در اولین تقسیم میوزی مادر منشأ می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این دو دختر از dizygotic سرچشمه می گیرند و کروموزوم اضافه ۲۱ از خواهر بزرگ تر از nondisjunction در طول اولین تقسیم meiotic مادر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dizygotic twins arise from two separate eggs fertilized by two spermatozoa.
[ترجمه گوگل]دوقلوهای دو تخمکی از دو تخمک مجزا که توسط دو اسپرم بارور شده اند به وجود می آیند
[ترجمه ترگمان]دوقلوهای به هم چسبیده از دو تخم مرغ جدا از دو spermatozoa بارور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dizygotic twins - Twins born from the simultaneous fertilization of two different eggs by two different sperm.
[ترجمه گوگل]دوقلوهای دو تخمی - دوقلوهایی که از لقاح همزمان دو تخمک مختلف توسط دو اسپرم متفاوت به دنیا می آیند
[ترجمه ترگمان]دوقلوهای Dizygotic که از لقاح همزمان دو تخم مختلف به وسیله دو اسپرم مختلف به دنیا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The concordance is around 20 % for dizygotic twins.
[ترجمه گوگل]این تطابق برای دوقلوهای دو تخمکی حدود 20 درصد است
[ترجمه ترگمان]این هماهنگی حدود ۲۰ % برای دوقلوهای dizygotic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The two embryos that dizygotic, not genetically identical. Therefore, the twins are not identical.
[ترجمه گوگل]دو جنین که دو تخمکی هستند، از نظر ژنتیکی یکسان نیستند بنابراین، دوقلوها یکسان نیستند
[ترجمه ترگمان]دو جنین از لحاظ ژنتیکی یک سان نیستند بنابراین، دوقلوها یک سان نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We describe a case of dizygotic twin pregnancy which was referred to our centre because of a discordant anomaly of one of the twins.
[ترجمه گوگل]ما یک مورد حاملگی دو تخمکی دوقلو را شرح می دهیم که به دلیل ناهنجاری ناهماهنگ یکی از دوقلوها به مرکز ما ارجاع شده است
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد از دو دوره بارداری را شرح می دهیم که به دلیل ناهنجاری discordant یکی از دوقلوها به مرکز ما ارجاع داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has been reported that the concordance rate for peptic ulcer in monozygotic twins is greater than in dizygotic twins.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که میزان هماهنگی زخم معده در دوقلوهای تک تخمکی بیشتر از دوقلوهای دو تخمکی است
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که نرخ تطابق for در دوقلوهای monozygotic بزرگ تر از دوقلوهای dizygotic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These reports indicate concordance rates of over 50% for monozygotic twin pairs compared with under 10% for dizygotic twins.
[ترجمه گوگل]این گزارش‌ها نرخ تطابق بیش از 50 درصد را برای جفت‌های دوقلو تک تخمکی در مقایسه با کمتر از 10 درصد برای دوقلوهای دو تخمکی نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها حاکی از افزایش بیش از ۵۰ % برای جفت دوقلوی monozygotic در مقایسه با کم تر از ۱۰ % برای دوقلوها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Notice to twin studies on the disease with the disease monozygotic twins than dizygotic twins rate of 4 to 6 times the height of the foster child as well.
[ترجمه گوگل]به مطالعات دوقلو در مورد بیماری با بیماری دوقلوهای تک تخمکی توجه کنید تا دوقلوهای دو تخمکی 4 تا 6 برابر قد فرزندخوانده نیز هستند
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که به دو مطالعه در مورد این بیماری نسبت به دوقلوهای monozygotic نسبت به میزان ۴ تا ۶ برابر بزرگ تر از ۶ تا ۶ برابر بزرگ تر از نوزاد نیز توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] دوتخمکی

انگلیسی به انگلیسی

• developing from two fertilized eggs (such as fraternal twins)

پیشنهاد کاربران

دو تخمکی: ( صفت ) ایجاد شده از دو تخمک بارورشده جداگانه

بپرس