divulgence

/daɪˈvʌldʒəns//daɪˈvʌldʒəns/

معنی: افشاء
معانی دیگر: افشاگری، فاش سازی، آشکارسازی، پرده دری (divulgement هم می گویند)

جمله های نمونه

1. We introduce a method of examining oxygen pipeline divulgence using oxygen concentration meter.
[ترجمه گوگل]ما روشی را برای بررسی ریزش خط لوله اکسیژن با استفاده از متر غلظت اکسیژن معرفی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما روشی را برای بررسی divulgence لوله اکسیژن با استفاده از تراکم اکسیژن مورد استفاده قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Among all problems, the divulgence of secret data on hard disk caused by a variety of reasons may be the one mostly concerned.
[ترجمه گوگل]در میان همه مشکلات، فاش شدن داده های مخفی روی هارد دیسک به دلایل مختلف ممکن است یکی از مواردی باشد که بیشتر نگران کننده است
[ترجمه ترگمان]در بین همه مشکلات، divulgence داده های مخفی بر روی دیسک سخت ایجاد شده توسط انواع دلایل ممکن است کسی باشد که بیشتر نگران آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The factory has not formulated emergency response plan and procedure to meet the chemical or the hazardous of environment divulgence .
[ترجمه گوگل]کارخانه طرح و روش واکنش اضطراری را برای پاسخگویی به افشای مواد شیمیایی یا خطرناک محیط تدوین نکرده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه طرح واکنش اضطراری و رویه مقابله با مواد شیمیایی یا خطرناک بودن محیط را تدوین نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every aspect of the duplication can be done at one place thereby eliminating the need to transport anything to another location and risking divulgence of information.
[ترجمه گوگل]هر جنبه ای از تکرار را می توان در یک مکان انجام داد و در نتیجه نیاز به انتقال هر چیزی به مکان دیگر را از بین می برد و خطر افشای اطلاعات را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]هر جنبه از تکرار را می توان در یک مکان انجام داد در نتیجه نیاز به انتقال هر چیزی به مکان دیگر را حذف کرده و divulgence اطلاعات را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MR JAMES TO: Madam President, I would like to follow up the issue of preventing the divulgence of confidential information.
[ترجمه گوگل]آقای جیمز تو: خانم رئیس، من مایلم موضوع جلوگیری از افشای اطلاعات محرمانه را پیگیری کنم
[ترجمه ترگمان]آقای جیمز، آقای رئیس، من می خواهم مساله جلوگیری از انتشار اطلاعات محرمانه را دنبال کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The technical documents on commercial cipher shall be kept by special persons who shall take corresponding confidentiality measures to prevent the divulgence of commercial cipher technologies.
[ترجمه گوگل]اسناد فنی در مورد رمز تجاری باید توسط افراد خاصی نگهداری شود که اقدامات محرمانه مربوطه را برای جلوگیری از افشای فناوری های رمز تجاری انجام دهند
[ترجمه ترگمان]اسناد فنی مربوط به رمز تجاری باید توسط اشخاص ویژه ای نگهداری شود که باید اقدامات محرمانه مربوطه را برای جلوگیری از divulgence تکنولوژی های دارای رمز تجاری انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افشاء (اسم)
revelation, disclosure, exposure, overture, divulgence, transpiration

انگلیسی به انگلیسی

• disclosure, exposing, revealing

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : divulge
اسم ( noun ) : divulgence
صفت ( adjective ) : _
قید ( adverb ) : _

بپرس