Divulgate /dɪˈvʌlɡeɪt/ ( v - tr, archaic ) – meaning: to make publicly known; publish
در اختیار عموم قرار دادن؛ فاش کردن؛ رسوا کردن؛ خبر دادن؛ افشا کردن؛ لو دادن؛
Example 1: 👇
The whistleblower chose to divulgate the evidence despite potential repercussions.
... [مشاهده متن کامل]
افشاگر تصمیم گرفت با وجود پیامدهای احتمالی، شواهد را فاش کند.
Example 2: 👇
The first three chapters of the author’s upcoming novel were accidentally divulgated to the public.
سه فصل اول رمان آینده نویسنده به طور تصادفی در اختیار عموم قرار گرفت.
در اختیار عموم قرار دادن؛ فاش کردن؛ رسوا کردن؛ خبر دادن؛ افشا کردن؛ لو دادن؛
... [مشاهده متن کامل]
افشاگر تصمیم گرفت با وجود پیامدهای احتمالی، شواهد را فاش کند.
سه فصل اول رمان آینده نویسنده به طور تصادفی در اختیار عموم قرار گرفت.