1. His divot travelled half way to the green and had landed before Andy lifted his head.
[ترجمه گوگل]دیووت او نیمی از راه را تا سبزه طی کرد و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
[ترجمه ترگمان]divot تا نیمه راه سبز رفت و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]divot تا نیمه راه سبز رفت و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Taking too much of a divot is called hitting a fat shot and results in a loss of distance.
[ترجمه گوگل]گرفتن بیش از حد دیووت، ضربه زدن به یک ضربه چاق نامیده می شود و منجر به از دست دادن فاصله می شود
[ترجمه ترگمان]گرفتن مقدار زیادی از a به ضربه زدن به یک عکس چربی گفته می شود و منجر به از دست دادن فاصله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرفتن مقدار زیادی از a به ضربه زدن به یک عکس چربی گفته می شود و منجر به از دست دادن فاصله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You have the divot in your left hand and the putter in your right.
[ترجمه گوگل]شما دیووت را در دست چپ و پاتر را در دست راست خود دارید
[ترجمه ترگمان]تو نقش زمین رو توی دست چپت و چوب گلف سمت راستت رو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو نقش زمین رو توی دست چپت و چوب گلف سمت راستت رو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I replaced the divot and went chasing after him.
[ترجمه گوگل]دیووت را عوض کردم و دنبالش رفتم
[ترجمه ترگمان]من جاش رو عوض کردم و دنبال اون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من جاش رو عوض کردم و دنبال اون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lots of 20 Anodized Aluminum Golf Divot tools Great golf outing give aways!
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از 20 ابزار آلومینیومی آنودایز شده گلف Divot برای گردش گلف عالی است!
[ترجمه ترگمان]خیلی از ۲۰ ابزار گلف با استفاده از گلف بازی گلف بزرگ گلف به شما تعلق خواهد داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی از ۲۰ ابزار گلف با استفاده از گلف بازی گلف بزرگ گلف به شما تعلق خواهد داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A divot which is not completely detached is not a loose impediment.
[ترجمه گوگل]دیوتی که کاملاً جدا نشده باشد، مانعی نیست
[ترجمه ترگمان]A که به اندازه کافی مجزا نیست مانع سست عنصری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]A که به اندازه کافی مجزا نیست مانع سست عنصری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Repairing the divot caused by an average lumpectomy requires eight to 10 syringes to get about 360 cc of fat tissue.
[ترجمه گوگل]ترمیم دیووت ناشی از لامپکتومی متوسط به هشت تا 10 سرنگ نیاز دارد تا حدود 360 سی سی بافت چربی بدست آید
[ترجمه ترگمان]تعمیر the ناشی از یک lumpectomy متوسط نیازمند هشت تا ۱۰ سرنگ برای رسیدن به حدود ۳۶۰ سی سی از بافت چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعمیر the ناشی از یک lumpectomy متوسط نیازمند هشت تا ۱۰ سرنگ برای رسیدن به حدود ۳۶۰ سی سی از بافت چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I takes a big divot.
[ترجمه گوگل]من یک تقسیم بزرگ می کنم
[ترجمه ترگمان] من یه چوب گلف بزرگ می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من یه چوب گلف بزرگ می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I actually found it hard to make myself make a divot at first - it just seemed wrong.
[ترجمه گوگل]در واقع در ابتدا برایم سخت بود که خودم را وادار به تقسیم بندی کنم - اشتباه به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در واقع آن را سخت پیدا کردم که خودم را ثابت کنم - در ابتدا اشتباه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع آن را سخت پیدا کردم که خودم را ثابت کنم - در ابتدا اشتباه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was a good drive but the ball ended up in a divot.
[ترجمه گوگل]یک درایو خوب بود اما توپ در نهایت به یک تقسیم ختم شد
[ترجمه ترگمان]رانندگی خوبی بود اما توپ به جای چوب گلف باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رانندگی خوبی بود اما توپ به جای چوب گلف باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید