divorcee

/dəˈvɔːrˌsi//dɪˌvɔːˈsiː/

معنی: متروکه، زن مطلقه، زن طلاق گرفته
معانی دیگر: زن مطلقه، زن طلاق گرفته

جمله های نمونه

1. The number of divorcees remarrying in church has risen steadily since such weddings were sanctioned in 198
[ترجمه گوگل]از زمان تصویب چنین عروسی هایی در سال 198، تعداد طلاق هایی که دوباره در کلیسا ازدواج می کنند به طور پیوسته افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ازدواج divorcees در کلیسا ازدواج می کنند از زمانی که این ازدواج را صادر کرده اند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. King, a divorcee, had to struggle to make tuition payments when her children were in private schools.
[ترجمه ارپناهی] کینگ ( اسم خاص ) که یک مطلقه بود کینگ نباید به شاه ترجمه بشه
|
[ترجمه گوگل]کینگ، یک مطلقه، در زمانی که فرزندانش در مدارس خصوصی بودند، مجبور به پرداخت شهریه شد
[ترجمه ترگمان]پادشاه، که divorcee بود، مجبور بود برای پرداخت شهریه زمانی که بچه هایش در مدارس خصوصی بودند، تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Talking to a counsellor can help divorcees to bear the pain of separation.
[ترجمه گوگل]صحبت با یک مشاور می تواند به طلاق ها کمک کند تا درد جدایی را تحمل کنند
[ترجمه ترگمان]صحبت کردن با مشاور می تواند به لبنان کمک کند تا درد جدایی را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most divorcees either remarry or cohabit with another partner.
[ترجمه گوگل]اکثر طلاق گرفته ها یا دوباره ازدواج می کنند یا با شریک دیگری زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب کودکانی که ازدواج کرده اند یا ازدواج می کنند یا با شریک دیگری زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Family: Married Olga, a divorcee three years his senior, in 1987 but separated two years later.
[ترجمه گوگل]خانواده: در سال 1987 با اولگا ازدواج کرد که سه سال از او طلاق گرفته بود اما دو سال بعد از او جدا شد
[ترجمه ترگمان]خانواده: اولگا، متاهل، سه سال بعد از او، در سال ۱۹۸۷ اما دو سال بعد از آن جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The King abdicated when he married a divorcee.
[ترجمه گوگل]پادشاه زمانی که با یک فرد مطلقه ازدواج کرد از سلطنت کنار رفت
[ترجمه ترگمان]پادشاه هنگام ازدواج کناره گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. American divorcee whose marriage to Edward VIII created a constitutional crisis leading to his abdication.
[ترجمه گوگل]مطلقه آمریکایی که ازدواجش با ادوارد هشتم یک بحران قانون اساسی ایجاد کرد که منجر به کناره گیری او شد
[ترجمه ترگمان]divorcee آمریکایی که ازدواج آن ها با ادوارد هشتم یک بحران اساسی ایجاد کرد که منجر به استعفای او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm a middle - aged jobless divorcee and I'm not going to raise any more kids!
[ترجمه گوگل]من یک طلاق بیکار میانسال هستم و دیگر بچه بزرگ نمی کنم!
[ترجمه ترگمان]من a بی کار هستم و دیگر بچه ها را بزرگ نمی کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neither should be a divorcee.
[ترجمه گوگل]هیچ کدام نباید مطلقه باشند
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are, according to recent research, bringing up the next generation of offenders, truants, divorcees and generally inadequate people.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیقات اخیر، آنها نسل بعدی مجرمین، فراریان، طلاق گرفته ها و عموماً افراد ناکافی را پرورش می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر طبق تحقیقات اخیر، نسل بعدی مجرمین، truants، امارات و عموما افراد ناکافی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It had been speculated that the settlement could have left her the world's richest ever divorcee.
[ترجمه گوگل]حدس زده می شد که این توافق می توانست او را به ثروتمندترین طلاق گرفته جهان تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]تصور می شد که این اسکان می توانست او را به عنوان ثروتمندترین افراد جهان ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The former King Edward the VIII abdicated the throne in order to marry Wallis Warfield Simpson, an American divorcee. 199 "When I was meditating. "
[ترجمه گوگل]پادشاه سابق ادوارد هشتم از تاج و تخت کناره گیری کرد تا با والیس وارفیلد سیمپسون، یک مطلقه آمریکایی ازدواج کند 199 "وقتی در حال مدیتیشن بودم "
[ترجمه ترگمان]پادشاه سابق ادوارد هشتم از سلطنت کناره گیری کرد تا با والیس Warfield سیمپسون، an آمریکایی ازدواج کند \" هنگامی که به مراقبه مشغول بودم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Is he going to think I'm some kind of kinky, sex - starved, divorcee?
[ترجمه گوگل]آیا او فکر می کند که من یک نوع گرسنگی، طلاق گرفته شده، جنسی هستم؟
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کنه که من یه جورایی kinky، سکس کردن، زن بیوه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When King Edward 8 of England decided he would rather be married to Wallis Warfield Simpson, an American divorcee, than be King of England, he turned in his crown and abdicated.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ادوارد 8 پادشاه انگلستان تصمیم گرفت که ترجیح می دهد با والیس وارفیلد سیمپسون، یک مطلقه آمریکایی ازدواج کند تا اینکه پادشاه انگلیس شود، ولیعهد خود را تحویل داد و از سلطنت کنار رفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شاه ادوارد ۸ از انگلیس به این نتیجه رسید که او ترجیح می دهد با والیس Warfield سیمپسون ازدواج کند، یک divorcee آمریکایی، تا پادشاه انگلستان، او در تاج خود چرخید و کناره گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متروکه (اسم)
divorcee

زن مطلقه (اسم)
divorcee

زن طلاق گرفته (اسم)
divorcee

انگلیسی به انگلیسی

• divorced woman
a divorcee is a person, especially a woman, who is divorced.

پیشنهاد کاربران

بپرس