1. division is the inverse operation of multiplication
تقسیم،عمل مقابل (واروی) ضرب است.
2. a division is larger than a regiment
لشکر از تیپ بزرگتر است.
3. a division of the ministry of justice
دایره ای از وزارت دادگستری
4. the division of a day into hours and minutes
تقسیم روز به ساعت و دقیقه
5. the division of foreign languages
(در دانشگاه) بخش زبان های خارجی
6. a tenfold division
بخش ده گانه
7. an armored division
لشگر زرهی
8. he made a division of his empire
او امپراطوری خود را بخش کرد.
9. the principle of cell division
قانون تقسیم یاخته ها
10. a curtain serving as the division between the kitchen and the living room
پرده ای به عنوان پاراوان بین آشپزخانه و اتاق نهارخوری
11. i did not like his method of division of profits
من از روش توزیع منافع توسط او خوشم نیامد.
12. as the two brothers were involved in a dispute over the division of the inheritance, they chose seyed mehdi as arbiter
چون دو برادر سر تقسیم ارث اختلاف داشتند،سید مهدی را حکم قرار دادند.
13. Which division of the company do you work in?
[ترجمه alpha] شما در کدام قسمت از شرکت کار میکنید|
[ترجمه گوگل]در کدام بخش از شرکت کار می کنید؟[ترجمه ترگمان]کدوم بخش از کارخونه کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A hedge forms the division between her land and mine.
[ترجمه گوگل]یک پرچین تقسیم بین زمین و زمین او را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک حصار بین زمین و زمین من شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک حصار بین زمین و زمین من شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. First Airborne Division was heavily outgunned by German forces.
[ترجمه گوگل]لشکر اول هوابرد به شدت توسط نیروهای آلمانی شکست خورد
[ترجمه ترگمان]اولین بخش هوابرد مورد استفاده نیروهای آلمانی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین بخش هوابرد مورد استفاده نیروهای آلمانی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Sometimes there is no simple division between good and evil.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات هیچ تقسیم ساده ای بین خوب و بد وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها یک تقسیم ساده بین خوب و شیطانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها یک تقسیم ساده بین خوب و شیطانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The second division flanks on the main of force.
[ترجمه گوگل]لشکر دوم در کناره های اصلی نیرو قرار دارد
[ترجمه ترگمان]جناح دوم بر پایه نیروی اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جناح دوم بر پایه نیروی اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The division of Germany had served to weaken the party.
[ترجمه گوگل]تجزیه آلمان در خدمت تضعیف حزب بود
[ترجمه ترگمان]تقسیم آلمان موجب تضعیف حزب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقسیم آلمان موجب تضعیف حزب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Did the Conservatives win courtesy of the division of the opposition vote between Labour and the Liberal Democrats?
[ترجمه گوگل]آیا محافظه کاران به دلیل تقسیم آرای مخالفان بین کارگر و لیبرال دموکرات پیروز شدند؟
[ترجمه ترگمان]آیا محافظه کاران با توجه به تقسیم حق رای مخالف بین حزب کارگر و لیبرال دموکرات برنده شدند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا محافظه کاران با توجه به تقسیم حق رای مخالف بین حزب کارگر و لیبرال دموکرات برنده شدند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Society is challenging the traditional sexual division of labour.
[ترجمه گوگل]جامعه تقسیم کار جنسی سنتی را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]جامعه چالش جنسیتی سنتی کار را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه چالش جنسیتی سنتی کار را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید