dividingly

پیشنهاد کاربران

شکافان. [ ش ِ / ش َ ] ( نف ، ق ) صفت حالیه. در حال شکافتن. ( یادداشت مؤلف ) :
جام شکوفه دار شکافان شد از هوس
چون حجله شکوفه برانداخت نوبهار.
خاقانی.

بپرس