1. universal divider
پرگار همه کاره
2. A curtain acted as a divider between this class and another.
[ترجمه گوگل]یک پرده به عنوان یک جداکننده بین این طبقه و طبقه دیگر عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]پرده ای به عنوان تقسیم کننده بین این کلاس و دیگری عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرده ای به عنوان تقسیم کننده بین این کلاس و دیگری عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Police saw his Mercedes speeding along the center divider.
[ترجمه بصیر شیرزاد] پلیس مرسدس بنز را دید که در راستای بولوارد وسط خیابان بیشتر از سرعت مجاز حرکت میکرد.|
[ترجمه گوگل]پلیس مرسدس بنز او را دید که با سرعت در امتداد جداکننده مرکزی حرکت می کرد[ترجمه ترگمان]پلیس دید که مرسدس او را با سرعت به سمت چپ و راست هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Across a soundproof divider from the Kelleys will be Jenkins' witnesses: two lawyers and a woman described as his friend.
[ترجمه گوگل]شاهدان جنکینز در سرتاسر یک جداکننده عایق صدا از کلی ها خواهند بود: دو وکیل و یک زن که به عنوان دوست او توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]این دو وکیل و یک زن که به عنوان دوستش توصیف شده اند، در سراسر یک تقسیم کننده صوتی از the به عنوان یکی از دو وکیل انتخاب خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو وکیل و یک زن که به عنوان دوستش توصیف شده اند، در سراسر یک تقسیم کننده صوتی از the به عنوان یکی از دو وکیل انتخاب خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Provided the room is big enough, room divider doors are a practical solution and can be an attractive feature.
[ترجمه گوگل]به شرط اینکه اتاق به اندازه کافی بزرگ باشد، درهای جداکننده اتاق یک راه حل عملی است و می تواند یک ویژگی جذاب باشد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که اتاق به اندازه کافی بزرگ باشد، درها تقسیم کننده اتاق یک راه حل عملی هستند و می توانند یک ویژگی جذاب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در صورتی که اتاق به اندازه کافی بزرگ باشد، درها تقسیم کننده اتاق یک راه حل عملی هستند و می توانند یک ویژگی جذاب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is a simple divider between her kitchen and her dining room.
[ترجمه گوگل]این یک جداکننده ساده بین آشپزخانه و اتاق غذاخوری او است
[ترجمه ترگمان]بین آشپزخانه و اتاق غذا خوری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین آشپزخانه و اتاق غذا خوری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. AD534 used as a divider, providing differential operation on both numerator and denominator Fig.
[ترجمه گوگل]AD534 به عنوان یک تقسیم کننده استفاده می شود که عملکرد دیفرانسیل را بر روی صورت و مخرج ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]AD۵۳۴ به عنوان تقسیم کننده تقسیم می شود و عملیات افتراقی را در صورت صورت و هم مخرج کسر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]AD۵۳۴ به عنوان تقسیم کننده تقسیم می شود و عملیات افتراقی را در صورت صورت و هم مخرج کسر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A large, blue divider splits the gym at the Higgins Middle School into two basketball courts.
[ترجمه گوگل]یک جداکننده بزرگ و آبی، ورزشگاه مدرسه راهنمایی هیگینز را به دو زمین بسکتبال تقسیم میکند
[ترجمه ترگمان]تقسیم کننده بزرگ آبی، سالن ژیمناستیک را در مدرسه راهنمایی هیگینز به دو دادگاه بسکتبال تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقسیم کننده بزرگ آبی، سالن ژیمناستیک را در مدرسه راهنمایی هیگینز به دو دادگاه بسکتبال تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On test with no load the divider chip consumed only 19mA at a supply voltage of 8V.
[ترجمه گوگل]در آزمایش بدون بار، تراشه تقسیم تنها 19 میلی آمپر در ولتاژ تغذیه 8 ولت مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در تست بدون بار کردن یک چیپ ها، چیپ ها فقط ۱۹ mA را در ولتاژ تغذیه ۸ V مصرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تست بدون بار کردن یک چیپ ها، چیپ ها فقط ۱۹ mA را در ولتاژ تغذیه ۸ V مصرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Keep a divider handy just in case it is needed.
[ترجمه گوگل]یک تقسیم کننده را فقط در صورت نیاز در دسترس داشته باشید
[ترجمه ترگمان]یک تقسیم کننده را فقط در صورتی که مورد نیاز است، حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تقسیم کننده را فقط در صورتی که مورد نیاز است، حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By theory analysis of divider transfer function of magnitude-frequency characteristics and phase-frequency characteristics, a new method equalizing stray capacitance could be conclude.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل تئوری تابع انتقال تقسیمکننده ویژگیهای بزرگی-فرکانس و ویژگیهای فرکانس فاز، یک روش جدید یکسانسازی ظرفیت سرگردان را میتوان نتیجهگیری کرد
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل نظریه تابع انتقال تقسیم کننده به ویژگی های فرکانس - فرکانس و مشخصه های فرکانس - فرکانس، یک روش جدید برابر کردن خازن سرگردان می تواند نتیجه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل نظریه تابع انتقال تقسیم کننده به ویژگی های فرکانس - فرکانس و مشخصه های فرکانس - فرکانس، یک روش جدید برابر کردن خازن سرگردان می تواند نتیجه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Metering Compensation when Using Film Divider.
[ترجمه گوگل]جبران اندازه گیری هنگام استفاده از فیلم Divider
[ترجمه ترگمان]روش کمپنزاسیون زمانی که از فیلم Divider استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش کمپنزاسیون زمانی که از فیلم Divider استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Applications of decimal Fraction Frequency divider in the area such as direct digital frequency synthesis technology and stepper motor drive speed controller a re introduced.
[ترجمه گوگل]کاربردهای تقسیم کننده فرکانس کسری اعشاری در حوزه هایی مانند فناوری سنتز فرکانس دیجیتال مستقیم و کنترل کننده سرعت درایو موتور پله ای مجدداً معرفی شد
[ترجمه ترگمان]کاربردهای تقسیم کننده فرکانس کسر دهدهی در محدوده مانند تکنولوژی سنتز فرکانس دیجیتالی مستقیم و کنترل کننده سرعت محرک موتور پله ای معرفی مجدد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاربردهای تقسیم کننده فرکانس کسر دهدهی در محدوده مانند تکنولوژی سنتز فرکانس دیجیتالی مستقیم و کنترل کننده سرعت محرک موتور پله ای معرفی مجدد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Unlatch right lavatory door from divider and verify LAV DOOR annunciator illuminates.
[ترجمه گوگل]درب سمت راست دستشویی را از جداکننده باز کنید و مطمئن شوید که اعلان کننده درب LAV روشن می شود
[ترجمه ترگمان]در دستشویی سمت راست را از تقسیم کننده تقسیم کرده و LAV LAV را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دستشویی سمت راست را از تقسیم کننده تقسیم کرده و LAV LAV را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The cable and PCB, by which the power divider was made,[Sentence dictionary] were both adopted in the feeding circuit net work.
[ترجمه گوگل]کابل و PCB، که توسط آنها تقسیم کننده قدرت ساخته شد، [Sentence فرهنگ لغت] هر دو در شبکه مدار تغذیه پذیرفته شدند
[ترجمه ترگمان]کابل و هیات کریکت پاکستان، که از طریق آن تقسیم کننده برق ساخته شد، هر دو در فرآیند تغذیه به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کابل و هیات کریکت پاکستان، که از طریق آن تقسیم کننده برق ساخته شد، هر دو در فرآیند تغذیه به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید