dividable


قابل تقسیم

جمله های نمونه

1. The plurality of individual DMOS transistor cells is dividable into peripheral transistor cells and interior transistor cells.
[ترجمه گوگل]تعداد سلول‌های ترانزیستور DMOS منفرد به سلول‌های ترانزیستور محیطی و سلول‌های ترانزیستور داخلی قابل تقسیم هستند
[ترجمه ترگمان]کثرت سلول های ترانزیستور DMOS به درون سلول های ترانزیستور جانبی و سلول های ترانزیستور داخلی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That integer is both dividable by two and three, thus, dividable by six.
[ترجمه گوگل]آن عدد صحیح هر دو قابل تقسیم بر دو و سه است، بنابراین، بر شش قابل تقسیم است
[ترجمه ترگمان]این عدد صحیح دو یا سه است، در نتیجه ۶ تا ۶
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Article 23Where the retained property is dividable, the value of the retained property shall be equivalent to the amount of the debts owed.
[ترجمه گوگل]ماده 23- در مواردی که مال انتفاعی قابل تقسیم است، ارزش مال باقی مانده معادل میزان بدهی است
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۳ در جایی که دارایی ثابت برابر است، ارزش دارایی ثابت برابر با مقدار بدهی های بدهکار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The paper is made by the dividable composite fibers(DCF) and ES fibers, the proportioning of the two kinds of fibers effects the absorption and tensile strength of the paper distinctly.
[ترجمه گوگل]این کاغذ توسط الیاف کامپوزیت قابل تقسیم (DCF) و الیاف ES ساخته شده است، تناسب بین دو نوع الیاف به طور مشخص بر جذب و استحکام کششی کاغذ تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با الیاف کامپوزیت dividable (DCF)و (ES)ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The " dividable bundle of rights" refers to the rights bundle building up with alienable right branches, and the branches can be hold by other one.
[ترجمه گوگل]"بسته حقوقی قابل تقسیم" به مجموعه حقوقی اشاره دارد که با شاخه های حق غیرقابل واگذاری ایجاد می شود و شاخه ها را می توان توسط یکی دیگر نگه داشت
[ترجمه ترگمان]\"بسته dividable حقوق\" به بسته حقوقی که با شاخه های درست alienable ایجاد می شود اشاره می کند و شاخه ها می توانند توسط دیگری نگهداری شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whether material is infinitely dividable?
[ترجمه گوگل]آیا مواد بی نهایت قابل تقسیم است؟
[ترجمه ترگمان]این که آیا ماده بی نهایت dividable است یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If a sequence of three integers contains two prime numbers and an integer, and that integer must be dividable by three.
[ترجمه گوگل]اگر دنباله ای از سه عدد صحیح شامل دو عدد اول و یک عدد صحیح باشد و آن عدد صحیح باید بر سه تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک توالی از سه عدد صحیح شامل دو عدد اول و عدد صحیح باشد، و عدد صحیح باید با سه عدد صحیح باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most distinguishing feature of his theory of sovereignty is that sovereignty is dividable. This theory lead him pa attention to human rights.
[ترجمه گوگل]بارزترین ویژگی نظریه حاکمیت او این است که حاکمیت قابل تقسیم است این نظریه او را به توجه به حقوق بشر سوق داد
[ترجمه ترگمان]برجسته ترین ویژگی نظریه او در مورد حق حاکمیت این است که حق حاکمیت dividable است این نظریه او را به توجه به حقوق بشر سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through summarizing the evolution of corporate gene theory, the paper finds out that in the current research full attention has not yet been paid to the significance of the dividable feature of gene.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق خلاصه کردن تکامل تئوری ژن شرکتی، درمی‌یابد که در تحقیق حاضر هنوز توجه کاملی به اهمیت ویژگی قابل تقسیم ژن نشده است
[ترجمه ترگمان]در خلاصه کردن تکامل نظریه ژن صنفی، مقاله نشان می دهد که در تحقیق حاضر، توجه کامل به اهمیت ویژگی dividable ژن ها پرداخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the business management, how to determine the degree of the centralization and dividable power puzzles the operator.
[ترجمه گوگل]در مدیریت کسب و کار، چگونگی تعیین درجه تمرکز و قدرت قابل تقسیم، اپراتور را معما می کند
[ترجمه ترگمان]در مدیریت کسب وکار، چگونگی تعیین درجه تمرکز و قدرت dividable توسط اپراتور تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mao Zedong carried on and developed the principle that substances are infinitely dividable, which is a part of dialectical materialism.
[ترجمه گوگل]مائو تسه تونگ این اصل را ادامه داد و آن را توسعه داد که مواد بی نهایت قابل تقسیم هستند، که بخشی از ماتریالیسم دیالکتیکی است
[ترجمه ترگمان]مایو Zedong ادامه داد و این اصل را توسعه داد که مواد به مراتب dividable هستند، که بخشی از مادی گرایی دیالکتیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] قابل تقسیم

انگلیسی به انگلیسی

• able to be divided, may be separated into parts

پیشنهاد کاربران

قابل تقسیم
بخش پذیر
Example: 12 is dividable by 3 and 4, but not by 5 .

بپرس