1. Diverticular disease is a condition of the bowel caused by abnormal activity of the bowel wall when your diet contains insufficient fibre.
[ترجمه گوگل]بیماری دیورتیکولار بیماری روده ای است که در اثر فعالیت غیر طبیعی دیواره روده ایجاد می شود، زمانی که رژیم غذایی شما حاوی فیبر ناکافی باشد
[ترجمه ترگمان]بیماری Diverticular یکی از شرایط روده ناشی از فعالیت غیر عادی دیواره روده زمانی است که رژیم غذایی شما دارای فیبر ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری Diverticular یکی از شرایط روده ناشی از فعالیت غیر عادی دیواره روده زمانی است که رژیم غذایی شما دارای فیبر ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Left-sided diverticular disease is most common in the West, while right-sided diverticular disease is more prevalent in Asia and Africa.
[ترجمه گوگل]بیماری دیورتیکول سمت چپ در غرب شایع تر است، در حالی که بیماری دیورتیکول سمت راست در آسیا و آفریقا شایع تر است
[ترجمه ترگمان]بیماری diverticular سمت چپ اغلب در غرب شایع است، در حالی که بیماری diverticular سمت راست در آسیا و آفریقا رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری diverticular سمت چپ اغلب در غرب شایع است، در حالی که بیماری diverticular سمت راست در آسیا و آفریقا رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Past medical problems included hypertension and diverticular disease requiring partial sigmoid bowel resection 6 years ago.
[ترجمه گوگل]مشکلات پزشکی گذشته شامل فشار خون بالا و بیماری دیورتیکولی بود که 6 سال پیش نیاز به برداشتن جزئی روده سیگموئید داشت
[ترجمه ترگمان]مشکلات پزشکی قبلی شامل فشار خون بالا و بیماری diverticular که ۶ سال پیش به bowel جزئی روده نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکلات پزشکی قبلی شامل فشار خون بالا و بیماری diverticular که ۶ سال پیش به bowel جزئی روده نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Diverticular disease ( DD ) of the colon is very common especially in the elderly.
[ترجمه گوگل]بیماری دیورتیکولی (DD) روده بزرگ به ویژه در افراد مسن بسیار شایع است
[ترجمه ترگمان]بیماری Diverticular (DD)از روده، به خصوص در افراد مسن، بسیار رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری Diverticular (DD)از روده، به خصوص در افراد مسن، بسیار رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Should we treat uncomplicated symptomatic diverticular disease with fibre?
[ترجمه گوگل]آیا باید بیماری دیورتیکولی بدون عارضه را با فیبر درمان کنیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید با بیماری غیر uncomplicated از بیماری سل مقاوم در برابر فیبر رفتار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید با بیماری غیر uncomplicated از بیماری سل مقاوم در برابر فیبر رفتار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Since the advent of treatment with bran, fewer patients have required surgery for the complications of diverticular disease.
[ترجمه گوگل]از زمان ظهور درمان با سبوس، بیماران کمتری برای عوارض بیماری دیورتیکولی نیاز به جراحی داشته اند
[ترجمه ترگمان]از زمان ظهور درمان با برن، بیماران کمتری نیاز به جراحی برای عوارض بیماری diverticular دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از زمان ظهور درمان با برن، بیماران کمتری نیاز به جراحی برای عوارض بیماری diverticular دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Men who ate nuts, corn, or popcorn frequently were found to have no greater risk for developing diverticulitis or diverticular bleeding than men who rarely ate the foods.
[ترجمه گوگل]مشخص شد مردانی که به طور مکرر آجیل، ذرت یا ذرت بوداده میخورند، نسبت به مردانی که به ندرت این غذاها را میخورند، خطر بیشتری برای ابتلا به دیورتیکولیت یا خونریزی دیورتیکول ندارند
[ترجمه ترگمان]مردانی که میوه، ذرت، یا ذرت بو داده می خوردند، بیشتر از مردانی که به ندرت این غذاها را می خوردند، در معرض خطر بیشتری قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردانی که میوه، ذرت، یا ذرت بو داده می خوردند، بیشتر از مردانی که به ندرت این غذاها را می خوردند، در معرض خطر بیشتری قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This in turn reduces the risk of bowel problems such as haemorrhoids and diverticular disease.
[ترجمه گوگل]این به نوبه خود خطر مشکلات روده مانند هموروئید و بیماری دیورتیکول را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]این به نوبه خود خطر بیماری های روده مانند haemorrhoids و diverticular را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به نوبه خود خطر بیماری های روده مانند haemorrhoids و diverticular را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No association was seen between diverticulitis and eating corn, and no association with diverticular bleeding was seen with any of the foods.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی بین دیورتیکولیت و خوردن ذرت و هیچ ارتباطی با خونریزی دیورتیکولی با هیچ یک از غذاها مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ انجمنی بین diverticulitis و خوردن ذرت دیده نشد و هیچ ارتباطی با خون diverticular در هیچ کدام از غذاها دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ انجمنی بین diverticulitis و خوردن ذرت دیده نشد و هیچ ارتباطی با خون diverticular در هیچ کدام از غذاها دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید