diversified

/daɪˈvɝːsəˌfaɪd//daɪˈvɜːsɪfaɪd/

گوناگون، چندگونه، متنوع، جور واجور، جور واجور diversified scenery چشمانداز دارای تنوع

جمله های نمونه

1. diversified scenery
چشم انداز دارای تنوع

2. The company's troubles started only when it diversified into new products.
[ترجمه گوگل]مشکلات شرکت تنها زمانی شروع شد که به محصولات جدید متنوع شد
[ترجمه ترگمان]مشکلات این شرکت زمانی آغاز شد که به محصولات جدید تنوع پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That factory has diversified its products.
[ترجمه گوگل]آن کارخانه محصولات خود را متنوع کرده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه محصولات خود را متنوع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The university diversified the educational program by introducing new subjects.
[ترجمه گوگل]دانشگاه با معرفی موضوعات جدید برنامه آموزشی را متنوع کرد
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه با معرفی موضوعات جدید، برنامه های آموزشی را متنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The college biology department has diversified by adding new courses in biotechnology.
[ترجمه گوگل]بخش زیست شناسی کالج با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی متنوع شده است
[ترجمه ترگمان]دپارتمان بیولوژی این دانشکده با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، تنوع یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The culture has been diversified with the arrival of immigrants.
[ترجمه گوگل]فرهنگ با ورود مهاجران متنوع شده است
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ با ورود مهاجران تنوع یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. User requirements have diversified over the years.
[ترجمه گوگل]نیازهای کاربر در طول سال ها متنوع شده است
[ترجمه ترگمان]نیازهای کاربران در طول سال ها افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its many and diversified laboratories are fitted with the latest in equipment.
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های متعدد و متنوع آن با آخرین تجهیزات مجهز شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آزمایشگاه های متنوع و متنوع آن مجهز به آخرین تجهیزات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He very soon diversified, however, and his subsequent career included investigations in many areas.
[ترجمه گوگل]با این حال، او خیلی زود متنوع شد، و حرفه بعدی او شامل تحقیقات در بسیاری از زمینه ها بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، او خیلی زود تنوع پیدا کرد و حرفه بعدی او شامل تحقیقات در بسیاری از مناطق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Offensively, San Francisco is much more diversified.
[ترجمه گوگل]از نظر تهاجمی، سانفرانسیسکو بسیار متنوع تر است
[ترجمه ترگمان]Offensively، سانفرانسیسکو، تنوع بیشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I believe we have a diversified government, a coalition or transition at this moment.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که ما در حال حاضر یک دولت متنوع، یک ائتلاف یا انتقال داریم
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که ما یک دولت متنوع، یک ائتلاف یا گذار در حال حاضر داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like most other molluscan groups they rapidly diversified in the Ordovician.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری دیگر از گروه های نرم تنان، آنها به سرعت در اردویسین متنوع شدند
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری دیگر از گروه های molluscan، آن ها به سرعت در Ordovician متنوع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rice remained the main crop, but many farmers diversified.
[ترجمه گوگل]برنج محصول اصلی باقی ماند، اما بسیاری از کشاورزان تنوع ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]برنج محصول اصلی بود، اما بسیاری از کشاورزان تنوع داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Camberwick Green, everyone had sensibly diversified into specialist trades that made the town work as a well-regulated organic entity.
[ترجمه گوگل]در کامبرویک گرین، همه به طور معقولی در مشاغل تخصصی متنوع شده بودند که باعث شد شهر به عنوان یک نهاد ارگانیک منظم عمل کند
[ترجمه ترگمان]در Camberwick گرین، همه در حرفه های تخصصی تنوع گوناگونی داشتند که این شهر را به صورت یک نهاد ارگانیک منظم و منظم تبدیل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We started out making cash registers, but have diversified into computer systems of all sorts.
[ترجمه گوگل]ما شروع به ساخت صندوق‌های نقدی کردیم، اما به انواع سیستم‌های رایانه‌ای متنوع شده‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما شروع به ایجاد دفاتر ثبت نقدی کردیم، اما در سیستم های کامپیوتری انواع مختلف متنوع شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made different; having variety of character or form or components; variegated

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : diversify
اسم ( noun ) : diversity / diversification
صفت ( adjective ) : diverse / diversified
قید ( adverb ) : diversely
( تجارت، امور مالی ) داشتن تنوعی از محصولات، سرمایه گذاری ها و غیره به منظور کاهش ریسک یا افزایش شانس موفقیت.

بپرس