divaricate

/daɪˈværiːˌkeɪt//daɪˈværɪkeɪt/

معنی: گریزان، دوشاخه شدن، منشعب شدن، از هم جدا شدن
معانی دیگر: چند شاخه شدن، به چند شاخه یا رشته تقسیم شدن

جمله های نمونه

1. At the end the road divaricated.
[ترجمه گوگل]در انتها جاده دوراهی شد
[ترجمه ترگمان]در انتهای جاده divaricated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In some extent, the cattail fiber has similar divaricate structure with down fiber, and has high hollowness as kapok fiber.
[ترجمه گوگل]تا حدودی، الیاف کتیل دارای ساختار دوگانه مشابه با فیبر پایین است و دارای توخالی بالایی مانند الیاف کاپوک است
[ترجمه ترگمان]فیبر cattail تا حدودی ساختار divaricate مشابهی با فیبر پایین دارد و hollowness بالایی به عنوان فیبر kapok دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At this location the two roads divaricate.
[ترجمه گوگل]در این مکان دو جاده از هم جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]در این مکان، این دو جاده divaricate هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fruiting pedicels thickened, nearly as wide as fruit, divaricate .
[ترجمه گوگل]ساقه های میوه ضخیم شده، تقریباً به اندازه میوه، تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]fruiting pedicels غلیظ و تقریبا به اندازه میوه، divaricate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two roads divaricate here.
[ترجمه گوگل]این دو جاده در اینجا از هم جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]دو جاده divaricate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fruiting pedicels usually divaricate .
[ترجمه گوگل]ساقه های باردهی معمولاً تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]fruiting pedicels معمولا divaricate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fruiting pedicels slender or thickened and nearly as wide as fruit, erect, ascending, divaricate, or reflexed.
[ترجمه گوگل]ساقه های میوه دار باریک یا ضخیم و تقریباً به اندازه میوه، ایستاده، صعودی، دوگانه یا بازتابنده هستند
[ترجمه ترگمان]fruiting باریک و باریک و باریک و تقریبا به اندازه میوه، راست و راست، ascending، divaricate و reflexed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گریزان (صفت)
run away, divaricate, elusive, evasive

دوشاخه شدن (فعل)
bifurcate, divaricate

منشعب شدن (فعل)
branch, divaricate, fork, ramify, furcate

از هم جدا شدن (فعل)
divaricate, disarticulate

انگلیسی به انگلیسی

• branching
branch off; spread apart

پیشنهاد کاربران

بپرس