دیکشنری
مترجم
بپرس
divagation
/ˌdaɪvəˈɡeɪʃn̩/
/ˌdaɪvəˈɡeɪʃn̩/
معنی
: سر گردانی
معانی دیگر
: پریشان گویی
دنبال کنید
مترادف ها
سرگردانی
(اسم)
straying, ramble, quandary, vagrancy, divagation, roam, wandering state
انگلیسی به انگلیسی
• deviation, digression; straying from the main point
پیشنهاد کاربران
پرسه زنی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها