diuretic

/ˌdaɪuːˈretɪk//ˌdaɪjuˈretɪk/

(داروی زیاد کردن پیشاب) پیشاب آور، میزه آور، مدر، داروی پیشاب اور

جمله های نمونه

1. Alcohol acts as a diuretic, making you even more dehydrated.
[ترجمه احسان لطف اللهی] الکل بعنوان یک مدر ( ادرادآور ) عملکرده و باعث می گردد که شما آب بیشتری از بدنتان دفع شود
|
[ترجمه گوگل]الکل به عنوان یک دیورتیک عمل می کند و باعث کم آبی بدن شما می شود
[ترجمه ترگمان]الکل به عنوان یک ادرار آور عمل می کند و باعث می شود که شما آب بیشتری به دست بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many remedies effective in joint disease are primarily diuretic.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داروهای موثر در بیماری مفاصل عمدتاً ادرارآور هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از درمان های موثر در این بیماری در درجه اول diuretic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A useful treatment method is the potent loop diuretic, furosemide, along with the hypertonic saline.
[ترجمه گوگل]یک روش درمانی مفید، دیورتیک حلقه قوی، فوروزماید، همراه با سالین هیپرتونیک است
[ترجمه ترگمان]یک روش درمان مفید the، furosemide، همراه با آب نمک hypertonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hypercalcemia has been observed in the diuretic stage of acute renal failure.
[ترجمه گوگل]هیپرکلسمی در مرحله دیورتیک نارسایی حاد کلیه مشاهده شده است
[ترجمه ترگمان]Hypercalcemia در مرحله diuretic نارسایی حاد کلیوی مشاهده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thiazide diuretic agents might adversely influence carbohydrate metabolism in several ways.
[ترجمه گوگل]عوامل دیورتیک تیازیدی ممکن است به طرق مختلف بر متابولیسم کربوهیدرات تأثیر منفی بگذارند
[ترجمه ترگمان]عامل های مدر Thiazide ممکن است به طور زیان آور بر متابولیسم کربو هیدرات ها به چندین طریق تاثیر بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Coffee is a diuretic.
[ترجمه گوگل]قهوه ادرار آور است
[ترجمه ترگمان]قهوه یک ادرار اور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will the position of thiazide diuretic in therapy of hypertension descend?
[ترجمه گوگل]آیا جایگاه دیورتیک تیازیدی در درمان فشار خون پایین می آید؟
[ترجمه ترگمان]آیا در درمان فشار و فشار افزایش فشار افزایش فشار به وجود خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can prevent the body virtual cold, diuretic detoxification.
[ترجمه گوگل]این می تواند از سرماخوردگی مجازی بدن جلوگیری کند و از سم زدایی ادرارآور جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]آن می تواند از سرماخوردگی و سم زدایی ادرار اور جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ADVANCE study actually used a diuretic and an ace inhibitor combination and showed a significant mortality benefit in treating hypertension in diabetics.
[ترجمه گوگل]مطالعه ADVANCE در واقع از ترکیب دیورتیک و مهارکننده آس استفاده کرد و فایده مرگ و میر قابل توجهی را در درمان فشار خون بالا در دیابتی ها نشان داد
[ترجمه ترگمان]مطالعه ADVANCE در واقع از یک diuretic و یک ترکیب بازدارنده ace استفاده کرده و میزان مرگ و میر قابل توجهی در درمان فشار خون در بیماران دیابتی نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CONCLUSION Alisol A 24 - monoacetate is main diuretic compound of Alisma orientalis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Alisol A 24 - monoacetate ترکیب اصلی ادرارآور Alisma orientalis است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری CONCLUSION یک ترکیب ۲۴ ساعته اصلی main of orientalis is is is is is is orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis orientalis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The traditional mode using digitalis and diuretic do not attain contentment in increasing mortality and effects.
[ترجمه گوگل]روش سنتی با استفاده از دیژیتال و دیورتیک در افزایش مرگ و میر و اثرات قناعت نمی کند
[ترجمه ترگمان]حالت سنتی با استفاده از digitalis و diuretic به رضایت در افزایش میزان مرگ و میر و اثرات دست نمی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My hyper - tensive patient had stopped her diuretic on the advice of an Internet chat room.
[ترجمه گوگل]بیمار پرفشار من به توصیه اتاق گفتگوی اینترنتی دیورتیک خود را قطع کرده بود
[ترجمه ترگمان]بیمار فوق - من ادرار آور خود را بر روی توصیه یک اتاق گپ اینترنتی متوقف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Diuretic treatment athlete's foot swelling, red bean porridge win supplements.
[ترجمه گوگل]مدر درمان تورم پای ورزشکار، فرنی لوبیا قرمز برنده مکمل
[ترجمه ترگمان]diuretic با پای ورزش کار در حال ورم کردن و آش قرمز حاوی مکمل های حاوی مکمل های غذایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Caffeine has a mild diuretic effect, increasing your urine production.
[ترجمه گوگل]کافئین اثر مدر خفیفی دارد و تولید ادرار شما را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]کافئین یک اثر ادرار اور ملایم دارد و تولید ادرار شما را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. How Should Diuretic - Refractory, Volume - Overloaded Heart Failure Patients Be Managed?
[ترجمه گوگل]چگونه باید بیماران نارسایی قلبی دیورتیک - مقاوم، حجم - بیش از حد را مدیریت کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است diuretic، Refractory، Overloaded Heart - Patients مدیریت شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• substance which promotes urine flow
causing an increase in urination

پیشنهاد کاربران

ادرار آور ، مُدِر
diuretic ( پزشکی )
واژه مصوب: پیشاب زا
تعریف: دارو یا آنچه حجم پیشاب را افزایش دهد|||متـ . مُدر
پیشاب زا یا دیورتیک
ادرارآور

بپرس