1. The water in the field ditcher was murmuring.
[ترجمه گوگل]آب در خندق مزرعه زمزمه می کرد
[ترجمه ترگمان]آب در زمین زیر لب زمزمه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب در زمین زیر لب زمزمه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This map shows excavator operations Simulator ditcher painting lines.
[ترجمه گوگل]این نقشه عملیات بیل مکانیکی خطوط نقاشی خندق شبیه ساز را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این نقشه عملیات خاکبرداری را در خطوط نقاشی ditcher نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نقشه عملیات خاکبرداری را در خطوط نقاشی ditcher نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Athelstan closed the missal, all thoughts of Pike the ditcher and his family cleared from his head.
[ترجمه گوگل]آتلستان میسل را بست، تمام افکار پیکه خندق و خانواده اش از سرش پاک شد
[ترجمه ترگمان]آتلستن کتاب دعا را بست، تمام افکارش به پا پا و خانواده اش از سرش جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آتلستن کتاب دعا را بست، تمام افکارش به پا پا و خانواده اش از سرش جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Athelstan glimpsed the blackened, twisted face of Pike the ditcher hanging by the neck.
[ترجمه گوگل]آتلستان نگاهی اجمالی به چهره سیاه شده و پیچ خورده پایک خندق آویزان به گردن انداخت
[ترجمه ترگمان]Athelstan چهره سیاه و سیاه پا را دید که از گردن آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Athelstan چهره سیاه و سیاه پا را دید که از گردن آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The performance of soil Lateral throwing of the rotary-cultivated ditcher is a target for judging the working quality of a ditcher.
[ترجمه گوگل]عملکرد خاک پرتاب جانبی خندق کشت دوار هدفی برای قضاوت در مورد کیفیت کار یک خندق است
[ترجمه ترگمان]عملکرد خاکی و جانبی خاک - rotary هدف قضاوت در مورد کیفیت کار یک ditcher است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عملکرد خاکی و جانبی خاک - rotary هدف قضاوت در مورد کیفیت کار یک ditcher است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The possible longitudinal slippage, front or transverse pitches were discussed, which laid the foundation for design of a chain ditcher.
[ترجمه گوگل]لغزش طولی احتمالی، گام های جلو یا عرضی مورد بحث قرار گرفت که پایه و اساس طراحی یک خندق زنجیری را گذاشت
[ترجمه ترگمان]لغزش طولی ممکن، جلو یا گام های عرضی مورد بحث قرار گرفتند، که پایه و اساس طراحی یک زنجیره زنجیره ای را پی ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لغزش طولی ممکن، جلو یا گام های عرضی مورد بحث قرار گرفتند، که پایه و اساس طراحی یک زنجیره زنجیره ای را پی ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید