ditch out on

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
زیر قول زدن / جا زدن / یکی رو پیچوندن
در زبان محاوره ای:
یکی رو تو هچل ول کردن، قالش گذاشتن، زیرش در رفتن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اجتماعی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

ترک کردن یا کنار کشیدن از یه تعهد، قرار یا مسئولیت بدون اطلاع قبلی، معمولاً با حس بی مسئولیتی یا خیانت.
مثال: He ditched out on his friends and didn’t show up to the party.
دوستاشو قال گذاشت و سر پارتی پیداش نشد.
2. ** ( شخصی – غیررسمی ) :**
کنسل کردن یه برنامه یا وعده با کسی، اغلب به صورت ناگهانی و بدون دلیل موجه.
مثال: She ditched out on our dinner plans at the last minute.
آخرین لحظه زیر قول شاممون زد.
3. ** ( استعاری – تیمی ) :**
گاهی برای توصیف کنار کشیدن از یه پروژه گروهی یا وظیفه مشترک استفاده می شه.
مثال: The teammate ditched out on the presentation, leaving us to handle it alone.
هم تیمی مون زیر کار ارائه در رفت و ما رو تنها گذاشت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
bail on – flake out on – abandon – leave in the lurch – blow off