1. They advanced distrustfully, and as if they wished the distance were longer.
[ترجمه گوگل]آنها با بی اعتمادی پیش می رفتند و گویی می خواستند این فاصله بیشتر باشد
[ترجمه ترگمان]از روی ناباوری پیش رفتند، و انگار که مایل بودند دور از دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از روی ناباوری پیش رفتند، و انگار که مایل بودند دور از دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She looked at him distrustfully.
[ترجمه گوگل]با بی اعتمادی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با ناباوری به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با ناباوری به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The guard, the coachman, and the two other passengers eyed him distrustfully.
[ترجمه گوگل]نگهبان، کالسکه سوار و دو مسافر دیگر با بی اعتمادی به او نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]نگهبان و راننده و دو مسافر دیگر با ناباوری به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگهبان و راننده و دو مسافر دیگر با ناباوری به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our booked passenger showed in a moment that it was his name. The guard, the coachman, and the two other passengers eyed him distrustfully .
[ترجمه گوگل]مسافر رزرو شده ما در یک لحظه نشان داد که نام اوست نگهبان، کالسکه سوار و دو مسافر دیگر با بی اعتمادی به او نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]مسافر ما در یک لحظه به ما نشان داد که اسم او است نگهبان و راننده و دو مسافر دیگر با ناباوری به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسافر ما در یک لحظه به ما نشان داد که اسم او است نگهبان و راننده و دو مسافر دیگر با ناباوری به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I could see that they were all very nervous, eyeing me up and down distrustfully.
[ترجمه گوگل]می دیدم که همه آنها خیلی عصبی بودند و با بی اعتمادی بالا و پایین به من نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]می توانستم ببینم که آن ها خیلی عصبی بودند و با ناباوری به من نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانستم ببینم که آن ها خیلی عصبی بودند و با ناباوری به من نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He looked at his grandson with gloom, out of which affection distrustfully glimmered.
[ترجمه گوگل]او با غم و اندوه به نوه اش نگاه کرد که از آن محبت با بی اعتمادی می درخشید
[ترجمه ترگمان]او با اندوه به نوه اش نگاه کرد که از آن affection و distrustfully می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اندوه به نوه اش نگاه کرد که از آن affection و distrustfully می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید