1. distrust was about to destroy their marriage
بدگمانی داشت زناشویی آنها را تباه می کرد.
2. the inherent distrust of foreigners
سوظن فطری نسبت به بیگانگان
3. his features betrayed distrust
عدم اعتماد از قیافه اش می بارید.
4. she has a distrust of foreigners
او نسبت به خارجیان بی اعتماد است.
5. her hesitation demonstrated her distrust
تردید او حکایت از عدم اعتماد او می کرد (دودلی او نشانگر بی اعتمادیش بود).
6. She has a healthy distrust of door-to-door salesmen.
[ترجمه گوگل]او نسبت به فروشندگان خانه به خانه بی اعتماد است
[ترجمه ترگمان]اون به فروشنده های در اعتماد نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون به فروشنده های در اعتماد نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has a distrust of foreigners.
[ترجمه گوگل]او به خارجی ها بی اعتماد است
[ترجمه ترگمان]او به خارجی ها اعتماد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به خارجی ها اعتماد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Local people regard the police with suspicion and distrust.
[ترجمه گوگل]مردم محلی به پلیس با سوء ظن و بی اعتمادی نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی پلیس را با سو ظن و عدم اعتماد می نگرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم محلی پلیس را با سو ظن و عدم اعتماد می نگرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I don't have any particular reason to distrust them.
[ترجمه گوگل]دلیل خاصی برای بی اعتمادی به آنها ندارم
[ترجمه ترگمان]دلیل خاصی برای عدم اعتماد به آن ها ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلیل خاصی برای عدم اعتماد به آن ها ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was always looked on with distrust.
[ترجمه گوگل]همیشه با بی اعتمادی به او نگاه می شد
[ترجمه ترگمان]همیشه با بدگمانی به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه با بدگمانی به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He has a distrust of strangers.
[ترجمه گوگل]او به غریبه ها بی اعتماد است
[ترجمه ترگمان]او به غریبه ها اعتماد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به غریبه ها اعتماد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To an extent East-West distrust continued throughout the war.
[ترجمه گوگل]تا حدی بی اعتمادی شرق به غرب در طول جنگ ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]عدم اعتماد غرب به غرب در سراسر جنگ ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم اعتماد غرب به غرب در سراسر جنگ ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nonconformists retained a deep distrust of their Anglican neighbours.
[ترجمه گوگل]ناسازگاران بی اعتمادی عمیقی نسبت به همسایگان آنگلیکن خود حفظ کردند
[ترجمه ترگمان]Nonconformists عدم اعتماد عمیق نسبت به همسایگان Anglican خود را حفظ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Nonconformists عدم اعتماد عمیق نسبت به همسایگان Anglican خود را حفظ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have an inherent distrust of lawyers.
[ترجمه گوگل]من یک بی اعتمادی ذاتی به وکلا دارم
[ترجمه ترگمان] من یه بی اعتمادی ذاتی نسبت به وکیل ها دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من یه بی اعتمادی ذاتی نسبت به وکیل ها دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید