1. A main feeder lava tunnel often branches towards the terminus of a flow rather like the distributaries of a river delta.
[ترجمه گوگل]یک تونل گدازه تغذیهکننده اصلی اغلب به سمت انتهای یک جریان منشعب میشود و مانند توزیعکنندههای دلتای رودخانه است
[ترجمه ترگمان]یک تونل اصلی گدازه اغلب به سمت پایانه یک جریان حرکت می کند، نه مثل the یک دلتای رودخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تونل اصلی گدازه اغلب به سمت پایانه یک جریان حرکت می کند، نه مثل the یک دلتای رودخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We should establish distributary detention system, separated arresting system, judicial investigation system to detention and separated system of investigation organs and detention house.
[ترجمه گوگل]ما باید سیستم بازداشت توزیعی، سیستم دستگیری مجزا، سیستم تحقیقات قضایی تا بازداشت و سیستم تفکیک ارگان های تحقیق و بازداشتگاه ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید سیستم بازداشت distributary، سیستم دستگیر شده، سیستم تحقیقات قضایی را برای بازداشت و از بین بردن سیستم بازرسی و زندان از هم جدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید سیستم بازداشت distributary، سیستم دستگیر شده، سیستم تحقیقات قضایی را برای بازداشت و از بین بردن سیستم بازرسی و زندان از هم جدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Near the distributary channel, coal layer divarication and pinch-out, with high ash content, and transition to clastic rock.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی کانال توزیع، تغییر لایه زغال سنگ و خنثی کردن، با محتوای خاکستر بالا، و انتقال به سنگ آواری
[ترجمه ترگمان]نزدیک کانال distributary، لایه زغال سنگ divarication و pinch با مقدار خاکستر بالا و انتقال به سنگ clastic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نزدیک کانال distributary، لایه زغال سنگ divarication و pinch با مقدار خاکستر بالا و انتقال به سنگ clastic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Five sedimentary microfacies including underground river distributary, debouch bar, frontal sheet sand, sand-shale alternating layer, front fan-delta-deep water lake deposits are identified.
[ترجمه گوگل]پنج ریز رخساره رسوبی شامل توزیع رودخانه زیرزمینی، میله دبوچ، ماسه ورقه ای پیشانی، لایه متناوب ماسه-شیل، نهشته های دریاچه ای با عمق آب دلتای جلویی شناسایی شده است
[ترجمه ترگمان]پنج microfacies رسوبی از جمله رودخانه زیرزمینی distributary، نوار debouch، ماسه sheet، ماسه - shale، لایه متناوب fan - دلتای رودخانه عمیق، شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنج microfacies رسوبی از جمله رودخانه زیرزمینی distributary، نوار debouch، ماسه sheet، ماسه - shale، لایه متناوب fan - دلتای رودخانه عمیق، شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Coal measttres distribution has a complementary relationship with distributary channel.
[ترجمه گوگل]توزیع ذغال سنگ با کانال توزیع رابطه مکمل دارد
[ترجمه ترگمان]توزیع measttres دارای یک رابطه مکمل با کانال distributary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توزیع measttres دارای یک رابطه مکمل با کانال distributary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Microfacies of the delta front include subaqueous distributary channel, channel mouth bar, distal bar, subaqueous levee, frontal sheet sand, and interdistributary bay.
[ترجمه گوگل]ریز رخساره های جبهه دلتا شامل کانال توزیعی زیر آبی، نوار دهانی کانال، نوار دیستال، لبه زیر آبی، ماسه ورقه ای فرونتال و خلیج بین توزیعی است
[ترجمه ترگمان]Microfacies از جبهه دلتا شامل کانال distributary، نوار دهانه کانال، نوار دور، دیواره ساحلی، ماسه، ماسه، و خلیج interdistributary می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Microfacies از جبهه دلتا شامل کانال distributary، نوار دهانه کانال، نوار دور، دیواره ساحلی، ماسه، ماسه، و خلیج interdistributary می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Multi - set of fan - delta, distributary channel and delta - front sand bodies of Jurassic and Cretaceous are favorible reservoirs.
[ترجمه گوگل]چند مجموعه فن - دلتا، کانال توزیعی و ماسه دلتا - جلویی بدنه های ژوراسیک و کرتاسه مخازن مطلوبی هستند
[ترجمه ترگمان]- fan (Multi)، کانال distributary و bodies های شنی جلوی delta و Cretaceous مخازن favorible هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]- fan (Multi)، کانال distributary و bodies های شنی جلوی delta و Cretaceous مخازن favorible هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So, the question of personal deposits distributary becomes the urgent task facing us.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مسئله توزیع سپرده های شخصی به وظیفه فوری پیش روی ما تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مساله سپرده های شخصی به وظیفه مهمی که پیش روی ماست، تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مساله سپرده های شخصی به وظیفه مهمی که پیش روی ماست، تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. High sinuosity distributary sands micro-facies, whose sands body is relatively large, and the distributary channel sands body is the product of laterally aggradational deposit.
[ترجمه گوگل]ریز رخساره های ماسه های توزیعی با سینوسیته بالا که بدنه ماسه ای آنها نسبتاً بزرگ است و بدنه ماسه های کانال توزیعی محصول رسوب تجمعی جانبی است
[ترجمه ترگمان]رخساره های micro که بدنه whose نسبتا بزرگ است و بدنه sands کانال distributary محصول ذخیره aggradational جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رخساره های micro که بدنه whose نسبتا بزرگ است و بدنه sands کانال distributary محصول ذخیره aggradational جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The North Channel is the north distributary of the second order bifurcation and one of the Changjiang Estuary's main channels into the sea.
[ترجمه گوگل]کانال شمالی توزیع کننده شمالی انشعاب مرتبه دوم و یکی از کانال های اصلی خور چانگ جیانگ به داخل دریا است
[ترجمه ترگمان]کانال شمال the از مرتبه دوم the order و یکی از کانال های اصلی Changjiang Estuary در دریا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کانال شمال the از مرتبه دوم the order و یکی از کانال های اصلی Changjiang Estuary در دریا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Distributary plain facies sands body: . Meandering sands micro-facies, which represents large low sinuosity meandering disposition, and the channel sands is very large.
[ترجمه گوگل]رخساره های دشت پراکنده بدن ماسه ها: ریز رخسارههای ماسههای پرپیچوخم، که نشاندهنده وضعیت سینوسی کمپیچان بزرگ است، و ماسههای کانالی بسیار بزرگ هستند
[ترجمه ترگمان]تنه ساده رخساره های sands: نمودار رخساره های سنگی که نشان دهنده ارتفاع کم sinuosity می باشد و ماسه های کانال بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنه ساده رخساره های sands: نمودار رخساره های سنگی که نشان دهنده ارتفاع کم sinuosity می باشد و ماسه های کانال بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As the distributary - mouth area progrades, these bar sands develop into the bar - finger sands.
[ترجمه گوگل]با پیشرفت ناحیه دهان - توزیع، این ماسه های نواری به ماسه های انگشتی تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]همان طور که ناحیه دهن distributary progrades، این شن های نوار به شن های نوار تیر تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که ناحیه دهن distributary progrades، این شن های نوار به شن های نوار تیر تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The distributary deposits is the reservoir sands.
[ترجمه گوگل]نهشته های توزیع کننده ماسه های مخزنی است
[ترجمه ترگمان]ذخایر distributary، ماسه های دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ذخایر distributary، ماسه های دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Aim To analyze the interlayer of the underwater distributary channel using the well log curve.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل لایه میانی کانال توزیع زیر آب با استفاده از منحنی چاه log
[ترجمه ترگمان]هدف برای تجزیه و تحلیل بین لایه ای از کانال distributary زیر آب با استفاده از منحنی well
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای تجزیه و تحلیل بین لایه ای از کانال distributary زیر آب با استفاده از منحنی well
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید