distressingly

جمله های نمونه

1. He went on to be distressingly adamant about his determination to marry a virgin.
[ترجمه گوگل]او در ادامه به شدت در مورد عزم خود برای ازدواج با یک باکره مصمم بود
[ترجمه ترگمان]به بیت ادامه داد: از عزم جزم برای ازدواج با یک باکره سختگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What is becoming distressingly obvious to Kosovo's Albanians is that, despite declaring independence, their future is still tied to Serbia's.
[ترجمه گوگل]چیزی که برای آلبانیایی‌های کوزوو به طرز ناراحت‌کننده‌ای آشکار می‌شود این است که، علیرغم اعلام استقلال، آینده آنها همچنان به صربستان گره خورده است
[ترجمه ترگمان]آنچه که از آلبانی مشهود است این است که به رغم اعلام استقلال، آینده آن ها هنوز به صربستان گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The distressingly plausible Mr. Cameron will get the boot, to be replaced by an unelectable right-winger --- this disqualifying the Tories from office for another decade.
[ترجمه گوگل]آقای کامرون که به طرز غم انگیزی قابل قبول است، چکمه را به دست خواهد آورد و یک راست جناح غیرقابل انتخاب جایگزین او می شود --- این باعث می شود که محافظه کاران برای یک دهه دیگر از سمت خود محروم شوند
[ترجمه ترگمان]به طرز ناراحت کننده ای امکان پذیر است که آقای کامرون پوتین را بگیرد و با یک راست - winger جایگزین شود - - - این disqualifying را برای یک دهه دیگر از دفتر خارج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "The rate of human death is distressingly high with Indonesia increasingly becoming the country which causes all of us, including the Indonesian authorities, very great concern," Nabarro said.
[ترجمه گوگل]نابارو گفت: «میزان مرگ و میر انسان ها به طرز نگران کننده ای بالا است و اندونزی به طور فزاینده ای تبدیل به کشوری می شود که همه ما از جمله مقامات اندونزی را نگران می کند
[ترجمه ترگمان]Nabarro گفت: \" میزان مرگ انسانی به طرز ناراحت کننده ای با اندونزی بالا است که به طور فزاینده ای به کشوری تبدیل می شود که باعث می شود همه ما از جمله مقامات اندونزیایی نگرانی بسیار زیادی داشته باشیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A distressingly large number of today's young have found nothing to strive for beyond a day-to-day pursuit of comfort and pleasure.
[ترجمه گوگل]تعداد بسیار زیادی از جوانان امروزی چیزی جز تلاش روزمره برای راحتی و لذت پیدا نکرده اند
[ترجمه ترگمان]به طرز ناراحت کننده ای، تعداد زیادی از جوانان امروزی چیزی برای تلاش برای رسیدن به جستجوی روز به روز و لذت بردن از آن پیدا نکرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Much of the vast neo-Darwinian literature is distressingly uncritical.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ادبیات گسترده نئوداروینی به طرز غم انگیزی غیرانتقادی است
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم ادبیات نئو - داروینی به طرز ناراحت کننده ای uncritical کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He died distressingly by the sword.
[ترجمه گوگل]او به طرز غم انگیزی با شمشیر درگذشت
[ترجمه ترگمان]به خاطر این شمشیر از شدت خشم مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Therefore, Eros in its present orbit can cross the orbit of Mars and pass distressingly close to Earth.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اروس در مدار فعلی خود می تواند از مدار مریخ عبور کند و به طرز نگران کننده ای از نزدیکی زمین عبور کند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، اروس در مدار فعلی خود می تواند از مدار مریخ گذر کند و از distressingly از نزدیکی به زمین عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the moment, the world's pandemic - alert system is distressingly secretive.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم هشدار همه گیر جهان به طرز نگران کننده ای مخفی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم هشدار دهنده جهانی در جهان به طرز ناراحت کننده ای مرموز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even when poor people have access, the quality of services is distressingly low.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که افراد فقیر دسترسی دارند، کیفیت خدمات به طرز نگران کننده ای پایین است
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که افراد فقیر به آن دسترسی داشته باشند، کیفیت خدمات به طرز ناراحت کننده ای پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps. The overall tax bill from the industry might not be so distressingly low.
[ترجمه گوگل]شاید صورت‌حساب مالیات کلی صنعت ممکن است به‌طور نگران‌کننده‌ای کم نباشد
[ترجمه ترگمان]شاید لایحه مالیات کلی از این صنعت ممکن است به طرز ناراحت کننده ای پایین نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I still experience negative feelings, though it doesn't happen as oftenas distressingly as before.
[ترجمه گوگل]من هنوز احساسات منفی را تجربه می‌کنم، هرچند که به‌اندازه قبل به‌طور ناراحت‌کننده اتفاق نمی‌افتد
[ترجمه ترگمان]من هنوز احساسات منفی را تجربه می کنم، هر چند که این اتفاق هم مثل قبل از این که مثل قبل وسواس به خرج داده باشد، رخ نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's now becoming clear that policy makers in U. S. and Europe also made errors that are contributing to today's distressingly bleak economic outlook.
[ترجمه گوگل]اکنون مشخص شده است که سیاست گذاران در ایالات متحده و اروپا نیز اشتباهاتی مرتکب شده اند که به چشم انداز تاریک اقتصادی امروز کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون روشن می شود که سیاست گذاران در ایالات متحده اس و اروپا نیز اشتباهاتی را مرتکب شده است که به طرز ناراحت کننده ای bleak اقتصادی امروز در حال ایفای نقش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But it should also note that the world's top universities are non-profit bodies, and that Chile is distressingly far from providing equal opportunities for its people.
[ترجمه گوگل]اما باید به این نکته نیز توجه داشت که برترین دانشگاه‌های جهان نهادهای غیرانتفاعی هستند و شیلی به‌طور غم‌انگیزی از ارائه فرصت‌های برابر برای مردمش فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]اما باید توجه داشت که دانشگاه های برتر جهان، نهاده ای غیر انتفاعی هستند، و اینکه شیلی از فراهم کردن فرصت های برابر برای مردمش به طرز ناراحت کننده ای عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• upsettingly, troublingly, painfully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : distress
اسم ( noun ) : distress
صفت ( adjective ) : distressed / distressing
قید ( adverb ) : distressingly
به طرز ناراحت کننده
متاسفانه

بپرس