distinctness


معنی: رسایی
معانی دیگر: روشنی، وضوح، شمردگی، مجزائی

جمله های نمونه

1. There are no especial advantage and distinctness by using the modern spectrum analysis method or FFT to study balance the specific value VLF/HF between the healthy individuals and hyperthyroid.
[ترجمه گوگل]هیچ مزیت و تمایزی با استفاده از روش تحلیل طیف مدرن یا FFT برای بررسی تعادل مقدار خاص VLF/HF بین افراد سالم و پرکاری تیروئید وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مزیت مخصوص و روشنی با استفاده از روش تحلیل طیفی مدرن یا FFT برای بررسی تعادل ارزش خاص VLF \/ HF بین افراد سالم و hyperthyroid وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It explains the distinctness of several common axonometric drawing.
[ترجمه گوگل]این تمایز چندین نقشه آکسونومتری رایج را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع را واضح و واضح نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are no distinctness between these neighbors and the one they meet everyday in the street.
[ترجمه گوگل]هیچ تمایزی بین این همسایه ها و همسایه هایی که هر روز در خیابان ملاقات می کنند وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ روشنی بین این دو همسایه و کسی که هر روز در خیابان ملاقات می کنند وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is felt that distinctness and energy may have weight in recommending the most solid truths.
[ترجمه گوگل]احساس می شود که تمایز و انرژی ممکن است در توصیه محکم ترین حقایق نقش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]احساس می شود که روشنی و روشنی ممکن است در توصیه دقیق ترین حقایق، وزن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The distinctness of rock for deep clastic gas layers in Songliao basin is laumontitization, sericitization and water-bearing property of illite, and extensive albitization.
[ترجمه گوگل]وجه تمایز سنگ برای لایه‌های گازی عمیق آواری در حوضه Songliao، laumontitization، sericitization و خاصیت آبدار ایلیت، و albitization گسترده است
[ترجمه ترگمان]وضوح سنگ برای لایه های عمیق گاز clastic در حوضه Songliao، property، sericitization و property آبی - و albitization گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And so, Descartes' attempt to establish the distinctness of the mind, the immateriality of the mind, on the basis of this Cartesian thought experiment, I think that's unsuccessful.
[ترجمه گوگل]و بنابراین، تلاش دکارت برای اثبات تمایز ذهن، غیر مادی بودن ذهن، بر اساس این آزمایش فکری دکارتی، به نظر من ناموفق است
[ترجمه ترگمان]و بنا بر این، دکارت کوشید تا روشنی ذهن و ذهن ذهن را بر مبنای این آزمایش اندیشه دکارتی دایر کند، من فکر می کنم که این تجربه ناموفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The distinctness or clarity of an image rendered by an optical system.
[ترجمه گوگل]تمایز یا وضوح یک تصویر ارائه شده توسط یک سیستم نوری
[ترجمه ترگمان]وضوح و وضوح تصویر ارائه شده توسط یک سیستم نوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The infective of the regression equation together with the regression coefficient are distinctness by significance testing.
[ترجمه گوگل]عوامل عفونی معادله رگرسیون همراه با ضریب رگرسیون با آزمون معناداری متمایز هستند
[ترجمه ترگمان]The معادله رگرسیون با ضریب رگرسیون با آزمون اهمیت، واضح و واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Events in the life of Christ rose up before them with a distinctness that alarmed them.
[ترجمه گوگل]وقایع زندگی مسیح در برابر آنها با تمایزی برخاست که آنها را نگران کرد
[ترجمه ترگمان]حوادثی که در زندگی مسیح رخ داده بود با صدایی واضح و واضح که آن ها را نگران کرده بود از جا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion : Qijian Xiaoying decoction can adjust autoimmune disorder and the releasing of cytokines in Hashimoto's Thyroiditis, which have distinctness curative effect on EAT.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: جوشانده Qijian Xiaoying می‌تواند اختلالات خودایمنی و آزادسازی سیتوکین‌ها را در تیروئیدیت هاشیموتو تنظیم کند که اثر درمانی مشخصی در EAT دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عصاره Qijian Xiaoying می تواند اختلال ایمنی خود و انتشار of را در Thyroiditis s تنظیم کند، که تاثیر درمانی مشخصی بر مصرف غذا دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We shouted in the valley, and in an instant the echo came from the hillside with great distinctness.
[ترجمه گوگل]ما در دره فریاد زدیم و در یک لحظه پژواک از دامنه تپه با تمایز بسیار بالا آمد
[ترجمه ترگمان]در دره فریاد زدیم و در یک آن انعکاس صدا از دامنه تپه به وضوح شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At present the urgently problem in synthetic leather field is the distinctness difference of moisture absorption ability between synthetic leather and savageness leather.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مشکل فوری در زمینه چرم مصنوعی، تفاوت تمایز توانایی جذب رطوبت بین چرم مصنوعی و چرم وحشی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مساله فوری در زمینه چرم مصنوعی، تفاوت واضح توانایی جذب رطوبت بین چرم مصنوعی و چرم مصنوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cirsium lidjiangense Petrak ex Hand. -Mazz. The citation of specimens, distribution and distinctness from relative species has been enumerated in this paper.
[ترجمه گوگل]Cirsium lidjiangense Petrak ex Hand -ماز استناد به نمونه ها، پراکندگی و تمایز از گونه های نسبی در این مقاله برشمرده شده است
[ترجمه ترگمان]Cirsium lidjiangense Petrak Petrak - Mazz تعداد نمونه ها، توزیع و وضوح گونه های نسبی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. ULC project is more risky than other kinds of projects because of its distinctness.
[ترجمه گوگل]پروژه ULC به دلیل متمایز بودن، ریسک بیشتری نسبت به سایر پروژه ها دارد
[ترجمه ترگمان]پروژه چندتیمی به دلیل روشنی و وضوح آن خطرناک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسایی (اسم)
reach, range, relief, distinctness

انگلیسی به انگلیسی

• sharpness, clearness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : distinguish
✅️ اسم ( noun ) : distinction / distinctness
✅️ صفت ( adjective ) : distinct / distinctive / distinguishable / distinguished
✅️ قید ( adverb ) : distinctly / distinctively

بپرس