1. a distinct possibility
امکان بدون تردید (قطعی)
2. a distinct success
موفقیت بی چون و چرا
3. as distinct from
در مقایسه با،در تمایز با،برعکس
4. a very distinct image
نقشی بسیار هویدا
5. her voice was distinct among a thousand voices
صدای او میان هزار صدا تک بود.
6. i had the distinct impression that he was going to swindle me
احساس مشخصی داشتم که می خواهد کلاه سرم بگذارد.
7. his fame has a distinct life of its own
شهرت او عمر منحصر به فرد خود را دارد.
8. sadi's style is quite distinct from that of hafez
سبک سعدی کاملا با سبک حافظ تفاوت دارد.
9. china is composed of several distinct nationalities
کشور چین از چندین ملیت متمایز تشکیل شده است.
10. society consists of a mass of discrete and distinct individuals
اجتماع عبارت است از توده ای از افراد مجزا و مشخص.
11. despite their great resemblance, these two animals are really distinct from each other
با وجود شباهت بسیار،این دو جانور واقعا از هم متمایزند.
12. Alcohol has a very distinctive smell; it's quite distinct from the smell of wine.
[ترجمه گوگل]الکل بوی بسیار متمایزی دارد کاملاً از بوی شراب متمایز است
[ترجمه ترگمان]الکل بوی خیلی مشخصی دارد؛ از بوی شراب کاملا متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]الکل بوی خیلی مشخصی دارد؛ از بوی شراب کاملا متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What had seemed impossible now seemed a distinct possibility.
[ترجمه مینا] چیزی که غیر ممکن بنظر اومده بود حالا قطعا ممکن بنظر میرسه|
[ترجمه رئوفه] چیزی بنظر غیرممکن بود الان یک امکان قطعی شد|
[ترجمه گوگل]آنچه غیرممکن به نظر می رسید اکنون یک امکان متمایز به نظر می رسید[ترجمه ترگمان]چیزی که به نظر غیرممکن می رسید، امکان مشخصی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She showed a distinct lack of enthusiasm for the idea of becoming a mother.
[ترجمه گوگل]او عدم اشتیاق مشخصی نسبت به ایده مادر شدن نشان داد
[ترجمه ترگمان]او عدم اشتیاق خاصی را برای تبدیل شدن به یک مادر نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عدم اشتیاق خاصی را برای تبدیل شدن به یک مادر نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The process has three distinct stages.
[ترجمه گوگل]این فرآیند دارای سه مرحله مجزا است
[ترجمه ترگمان]این فرآیند سه مرحله مجزا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرآیند سه مرحله مجزا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. His voice was quiet but every word was distinct.
[ترجمه گوگل]صدایش آرام بود اما تک تک کلماتش مشخص بود
[ترجمه ترگمان]صدایش آرام بود اما هر کلمه واضح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدایش آرام بود اما هر کلمه واضح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The party split into two distinct groups.
[ترجمه گوگل]حزب به دو گروه مجزا تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]گروه به دو گروه متمایز تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه به دو گروه متمایز تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید