distillate

/ˈdɪstəˌlet//ˈdɪstɪleɪt/

معنی: عرق، عصاره
معانی دیگر: (هر فراورده ی تقطیر شده) عرق، چکیده، چکانه، شیره

جمله های نمونه

1. Gasoline and distillate stocks also fell.
[ترجمه گوگل]ذخایر بنزین و عرقیات نیز کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]بنزین و distillate نیز سقوط کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Firstly, we mistook distillate for dreg during some phases of Marxism integrating with Chinese traditional culture.
[ترجمه گوگل]اولاً، ما در برخی از مراحل مارکسیسم که با فرهنگ سنتی چین ادغام می‌شود، عرقیات را با خاکشیر اشتباه گرفتیم
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، ما distillate را در طول برخی مراحل مارکسیسم با فرهنگ سنتی چینی اشتباه گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The origin of distillate liquor in ancient China still an unsettled enigma for experts.
[ترجمه گوگل]منشأ مشروبات الکلی تقطیر در چین باستان هنوز برای کارشناسان یک معمای حل نشده است
[ترجمه ترگمان]منشا مشروبات الکلی در چین باستان هنوز یک معما حل نشده برای متخصصان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An indefinite name for a light distillate of petroleum covering a wide range of gravities and boiling points.
[ترجمه گوگل]نام نامشخصی برای تقطیر سبک نفت که محدوده وسیعی از گرانش و نقاط جوش را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]نام نامحدود نفتی که طیف وسیعی از gravities و نقاط جوش را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A refinery term for distillate oils containing crystalline wax before they are dewaxed to produce paraffin wax and paraffin oil.
[ترجمه گوگل]اصطلاح پالایشگاهی برای روغن های تقطیر حاوی موم کریستالی قبل از موم زدایی برای تولید موم پارافین و روغن پارافین
[ترجمه ترگمان]یک اصطلاح پالایشگاه برای روغن های distillate حاوی موم کریستالی قبل از این که برای تولید موم پارافین و روغن پارافین استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purification process of propane distillate oil, the bottom product of propylene rectifying column in the Ethylene Works of PetroChina Liaoyang Petrochemical Company, is introduced.
[ترجمه گوگل]فرآیند تصفیه روغن تقطیر پروپان، محصول پایینی ستون یکسو کننده پروپیلن در کارخانه اتیلن شرکت پتروشیمی پتروچاینا لیائویانگ معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند Purification نفت distillate پروپان، محصول نهایی پروپیلن در اثر اتیلن در کارخانه پتروشیمی PetroChina Liaoyang معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Acid is removed from the vacuum cut 4 distillate oil of Daqing by microwave irradiation.
[ترجمه گوگل]اسید از روغن تقطیر Daqing در خلاء با تابش مایکروویو خارج می شود
[ترجمه ترگمان]اسید از محفظه خلا ۴ distillate روغن Daqing توسط تابش مایکروویو حذف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Part of the overhead stream is withdrawn as distillate, or overhead product.
[ترجمه گوگل]بخشی از جریان سربار به عنوان تقطیر یا محصول سربار خارج می شود
[ترجمه ترگمان]بخشی از جریان سربار به عنوان distillate و یا محصول سربار، پس گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective Rapeseed oil deodorizer distillate is an important source of natural vitamin E.
[ترجمه گوگل]هدف: تقطیر خوشبوکننده روغن کلزا منبع مهمی از ویتامین E طبیعی است
[ترجمه ترگمان]Objective Rapeseed، منبع مهم ویتامین E، منبع مهم ویتامین E است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The distillate would be kept in a glass vessel, a vial. See the next sonnet.
[ترجمه گوگل]تقطیر در یک ظرف شیشه ای، یک ویال نگهداری می شود غزل بعدی را ببینید
[ترجمه ترگمان]عصاره آن در یک ظرف شیشه ای نگهداری می شود، یک شیشه غزل بعدی رو می بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Green oil components in the propane distillate oil can be removed, thus improving the effect and value in use of the propane distillate oil.
[ترجمه گوگل]اجزای روغن سبز موجود در روغن تقطیر پروپان را می توان حذف کرد، بنابراین اثر و ارزش استفاده از روغن تقطیر پروپان را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]اجزای روغن سبز در روغن distillate پروپان را می توان حذف کرد در نتیجه تاثیر و ارزش استفاده از روغن distillate پروپان را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cities are distillate of human civilization in living spaces.
[ترجمه گوگل]شهرها مقطر تمدن بشری در فضاهای زندگی هستند
[ترجمه ترگمان]شهرها پر از تمدن بشری در فضاهای زندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methyl esterification of soybean oil deodorizer distillate catalyzed by a nonspecific lipase was investigated.
[ترجمه گوگل]استری متیل از تقطیر خوشبوکننده روغن سویا کاتالیز شده توسط یک لیپاز غیر اختصاصی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Methyl esterification از روغن سویا deodorizer distillate با یک لیپاز غیر اختصاصی کاتالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Light petroleum distillate, generally known as naphtha, was the logical choice.
[ترجمه گوگل]تقطیر نفت سبک که عموماً به عنوان نفتا شناخته می شود، انتخاب منطقی بود
[ترجمه ترگمان]نفت خام سبک، که به عنوان نفت شناخته می شود، انتخاب منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To separate ( a distillate ) by distillation.
[ترجمه گوگل]جدا کردن (یک تقطیر) با تقطیر
[ترجمه ترگمان]برای جدا کردن (یک distillate)با تقطیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرق (اسم)
arrack, sweat, perspiration, distillate, brandy, vodka, transudation

عصاره (اسم)
extract, juice, distillate, sap, extractive, squeezed juice

تخصصی

[شیمی] محصول تقطیر، فرآورده تقطیر
[مهندسی گاز] چکیده اعصاره امایعی که ازتبدیل بخارهای حاصل از تقطیر به دست آید
[زمین شناسی] محصول تقطیر، محصول میعان .
[پلیمر] محصول بالاسری تقطیر، محصول تقطیر

انگلیسی به انگلیسی

• condensed and distilled product; essence, concentration

پیشنهاد کاربران

در صنایع نفت و گاز �محصول تقطیر � معنی می دهد

بپرس