1. All diuretics of the thiazide group enhance the distal tubular reabsorption of calcium.
[ترجمه گوگل]همه دیورتیک های گروه تیازیدی باعث افزایش بازجذب لوله ای دیستال کلسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]یک دیورتیک ها از گروه thiazide، reabsorption لوله مانندی از کلسیم را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دیورتیک ها از گروه thiazide، reabsorption لوله مانندی از کلسیم را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This occurred in both the proximal and distal colon.
[ترجمه گوگل]این در هر دو کولون پروگزیمال و دیستال رخ داد
[ترجمه ترگمان]این در هر دو قسمت از مبدا و روده بزرگ رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این در هر دو قسمت از مبدا و روده بزرگ رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The distal end of the intestinal segment was connected via a plastic tube to a basin on the plate.
[ترجمه گوگل]انتهای دیستال بخش روده از طریق یک لوله پلاستیکی به حوضچه روی صفحه متصل شد
[ترجمه ترگمان]انتهای دور بخش روده ای از طریق یک لوله پلاستیکی به حوضچه بر روی صفحه متصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتهای دور بخش روده ای از طریق یک لوله پلاستیکی به حوضچه بر روی صفحه متصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This measures any preferential loss of distal limb elements.
[ترجمه گوگل]این هر گونه از دست دادن ترجیحی عناصر دیستال اندام را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]این کار هر گونه تلفات ترجیحی عناصر عضو دوربرد را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار هر گونه تلفات ترجیحی عناصر عضو دوربرد را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In some specimens the distal edge may be raised up often with many small spikes.
[ترجمه گوگل]در برخی از نمونه ها، لبه دیستال ممکن است اغلب با تعداد زیادی سنبله کوچک به سمت بالا بلند شود
[ترجمه ترگمان]در برخی نمونه ها، لبه دور اغلب با خاره ای کوچک بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در برخی نمونه ها، لبه دور اغلب با خاره ای کوچک بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Any area distal to the point of maximum width contributes only drag, which is proportional to total tail area.
[ترجمه گوگل]هر ناحیه دیستال به نقطه حداکثر عرض، تنها به کشش کمک می کند، که متناسب با کل مساحت دم است
[ترجمه ترگمان]هر ناحیه دور تا نقطه حداکثر پهنای تنها به کشش کمک می کند، که متناسب با ناحیه دم کل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر ناحیه دور تا نقطه حداکثر پهنای تنها به کشش کمک می کند، که متناسب با ناحیه دم کل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The effluent from the distal Tygon cannula was collected separately during the experiment, and constituted the fifth segment.
[ترجمه گوگل]پساب کانول Tygon دیستال در طول آزمایش به طور جداگانه جمع آوری شد و بخش پنجم را تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]خروجی from دوربرد cannula در طول آزمایش به طور جداگانه جمع آوری شد و بخش پنجم را تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خروجی from دوربرد cannula در طول آزمایش به طور جداگانه جمع آوری شد و بخش پنجم را تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are two distal oral papillae on each side of the jaw forming a continuous series with the infradental papillae.
[ترجمه گوگل]دو پاپیلای دهانی دیستال در هر طرف فک وجود دارد که یک سری پیوسته با پاپیلاهای فرودنتال تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]دو سیگنال شفاهی دور در هر طرف فک تشکیل می شوند که یک سری پیوسته با the papillae تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو سیگنال شفاهی دور در هر طرف فک تشکیل می شوند که یک سری پیوسته با the papillae تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A straight 10 F endoprosthesis was used in the five patients with a bile duct stricture distal to the stones.
[ترجمه گوگل]پروتز مستقیم 10 F در 5 بیمار با تنگی مجرای صفراوی دیستال سنگ استفاده شد
[ترجمه ترگمان]در این پنج بیمار، یک F ۱۰ با لوله صفرا که به سنگ ها متصل شده بود، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این پنج بیمار، یک F ۱۰ با لوله صفرا که به سنگ ها متصل شده بود، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ventral arm plates are wider than long, pentagonal with an obtuse proximal angle and a slightly convex distal edge.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی شکمی عریض تر از دراز هستند، پنج ضلعی با زاویه مجاور نزدیک و لبه دیستال کمی محدب
[ترجمه ترگمان]صفحات بازوی شکمی بزرگ تر از صفحات طویل، پنج ضلعی با زاویه قائمه و لبه کمی محدب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفحات بازوی شکمی بزرگ تر از صفحات طویل، پنج ضلعی با زاویه قائمه و لبه کمی محدب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The radial shields are usually covered although in some specimens it is possible to see the outline of distal end.
[ترجمه گوگل]سپرهای شعاعی معمولاً پوشیده می شوند، اگرچه در برخی از نمونه ها می توان طرح کلی انتهای دیستال را مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]پوشش های شعاعی معمولا پوشیده شده اند اگر چه در برخی نمونه ها برای دیدن طرح کلی انتهای دوربرد امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوشش های شعاعی معمولا پوشیده شده اند اگر چه در برخی نمونه ها برای دیدن طرح کلی انتهای دوربرد امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ventral interradial area is also covered with granules, if spinelets are present they are usually confined to the distal edge.
[ترجمه گوگل]ناحیه بین شعاعی شکمی نیز با گرانول پوشانده شده است، اگر اسپینلت ها وجود داشته باشند معمولاً به لبه دیستال محدود می شوند
[ترجمه ترگمان]ناحیه شکمی شکمی نیز با گرانول پوشانده شده است، در صورتی که spinelets ها وجود داشته باشند، معمولا به لبه دور محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناحیه شکمی شکمی نیز با گرانول پوشانده شده است، در صورتی که spinelets ها وجود داشته باشند، معمولا به لبه دور محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The oral shield is oval to rounded pentagonal with the distal edge fringed by granules or low spinelets.
[ترجمه گوگل]سپر دهانی بیضی شکل تا پنج ضلعی گرد است که لبه انتهایی آن توسط دانه ها یا ستون فقرات کم حاشیه است
[ترجمه ترگمان]پوشش شفاهی بیضی شکل است که به صورت پنج ضلعی با حاشیه دور fringed شده توسط گرانول یا spinelets کم احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوشش شفاهی بیضی شکل است که به صورت پنج ضلعی با حاشیه دور fringed شده توسط گرانول یا spinelets کم احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In summary, we report a case of a retroperitoneal pancreatic pseudocyst causing distal bilateral ureteric obstruction and bilateral hydronephrosis.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، یک مورد یک کیست کاذب پانکراس خلفی صفاقی را گزارش میکنیم که باعث انسداد حالب دو طرفه دیستال و هیدرونفروز دو طرفه میشود
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، ما یک مورد از یک pseudocyst retroperitoneal pancreatic را گزارش می کنیم که باعث انسداد ureteric دوسویه و hydronephrosis دو جانبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، ما یک مورد از یک pseudocyst retroperitoneal pancreatic را گزارش می کنیم که باعث انسداد ureteric دوسویه و hydronephrosis دو جانبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید