dissymmetry

/ˌdɪˈsɪmətri//ˌdɪˈsɪmətri/

عدم تناسب، عدم تقارن، ناهمگری، ناسازواری، ناسازواری ناهمایی

جمله های نمونه

1. Moreover, risk and income are of dissymmetry, which is coincident with characteristic of the option.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ریسک و درآمد دارای عدم تقارن هستند که با ویژگی گزینه منطبق است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ریسک و درآمد مربوط به dissymmetry هستند که با ویژگی گزینه منطبق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The information dissymmetry in the real estate market leads to the inferior position of the consumers with lot loss in consuming.
[ترجمه گوگل]عدم تقارن اطلاعاتی در بازار املاک و مستغلات منجر به موقعیت پایین مصرف کنندگان با ضرر فراوان در مصرف می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به بازار املاک و مستغلات منجر به موقعیت پایین تری از مصرف کنندگان با از دست دادن مقدار زیادی در مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But this evolutionary mechanism combining dissymmetry, anatomy, and chance does not provide an adequate explanation of why right-handedness should have become predominant. . .
[ترجمه گوگل]اما این مکانیسم تکاملی که ترکیبی از عدم تقارن، آناتومی و شانس است، توضیح کافی در مورد اینکه چرا باید راست دستی غالب می شد، ارائه نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اما این مکانیسم تکاملی ترکیبی از dissymmetry، کالبدشناسی، و شانس توضیح کافی از این که چرا راست دست بودن باید غالب شود فراهم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Analyses in property rightindicate that dissymmetry between residual claim rights and residual rights of control offers controlling shareholders an opportunity to expropriate minority shareholders.
[ترجمه گوگل]تحلیل‌های مربوط به حق مالکیت نشان می‌دهد که عدم تقارن بین حقوق ادعای باقی‌مانده و حقوق باقیمانده کنترل به سهامداران کنترل کننده فرصتی برای سلب مالکیت از سهامداران اقلیت ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل در ویژگی rightindicate که بین حقوق ادعا باقی مانده و حقوق باقی مانده کنترل، سهامداران کنترل کننده را در اختیار سهامداران اقلیت قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then considering the dissymmetry of information, we put forth the concept of supervision errors and analyze their effects on financial risks.
[ترجمه گوگل]سپس با توجه به عدم تقارن اطلاعات، مفهوم خطاهای نظارتی را مطرح کرده و اثرات آن را بر ریسک های مالی تحلیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]سپس با در نظر گرفتن the اطلاعات، ما مفهوم خطاهای نظارت و بررسی تاثیرات آن ها بر ریسک های مالی را مطرح نمودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Third, the dissymmetry of information provides guarantee for their rent-seeking activities.
[ترجمه گوگل]سوم، عدم تقارن اطلاعات تضمینی برای فعالیت های رانت جویانه آنهاست
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، the اطلاعات تضمینی برای فعالیت های جستجوی اجاره آن ها فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because of the information dissymmetry In the relationship between medical care providers and patients, patients are induction to adverse selection, and moral hazard behaviors are produced.
[ترجمه گوگل]به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه بین ارائه دهندگان مراقبت های پزشکی و بیماران، بیماران به انتخاب نامطلوب القا می شوند و رفتارهای خطرناک اخلاقی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]به دلیل اطلاعات dissymmetry در رابطه بین ارائه دهندگان مراقبت های پزشکی و بیماران، بیماران به انتخاب مخالف، و رفتارهای خطر اخلاقی تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a single slit Fraunhofer diffraction device, the dissymmetry distributing diffraction pattern can be seen on the screen by turning one edge of the single slit and fixing another.
[ترجمه گوگل]در دستگاه پراش Fraunhofer تک شکافی، با چرخاندن یک لبه از شکاف منفرد و ثابت کردن دیگری، می توان الگوی پراش توزیع کننده عدم تقارن را روی صفحه مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]در یک دستگاه شکست فرانهوفر، الگوی انکسار توزیع dissymmetry را می توان در صفحه با تبدیل یک لبه شکاف منفرد و تعمیر آن مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We propose some security measures for rectifying the over-treatment from the angle of holding down the information dissymmetry between the hospitals, patients and health administrative executors.
[ترجمه گوگل]ما برخی از اقدامات امنیتی را برای اصلاح درمان بیش از حد از زاویه پایین نگه داشتن عدم تقارن اطلاعاتی بین بیمارستان‌ها، بیماران و مجریان اداری سلامت پیشنهاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برخی از معیارهای امنیتی برای اصلاح رفتار بیش از حد از زاویه نگه داشتن اطلاعات بین بیمارستان ها، بیماران و مجریان اجرایی بهداشتی را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The key of corporate governance is the agency in the condition of dissymmetry of information .
[ترجمه گوگل]کلید حاکمیت شرکتی عاملیت در شرایط عدم تقارن اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]کلید راهبری شرکتی، آژانسی است که در وضعیت of اطلاعات قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These enterprises faced with the most common problem ? short of capital in their development, because of the high risks and information dissymmetry.
[ترجمه گوگل]این شرکت ها با رایج ترین مشکل مواجه هستند؟ کمبود سرمایه در توسعه آنها، به دلیل ریسک بالا و عدم تقارن اطلاعاتی
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها با رایج ترین مشکل مواجه هستند؟ کمبود سرمایه در توسعه آن ها به دلیل خطرات بالا و dissymmetry اطلاعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the audit of engineering balance of accounts, the benefits of the developments unit often encounter damage because of the dissymmetry of information.
[ترجمه گوگل]در حسابرسی تراز مهندسی حساب ها، منافع واحد توسعه اغلب به دلیل عدم تقارن اطلاعات با آسیب مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]در بررسی تعادل مهندسی حساب ها، مزایای واحد پیشرفت اغلب به دلیل of اطلاعات با آسیب مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The scientific system analysis could obtain a balanced solution from harmonizing mechanism and surrounding, acknowledging nonzero sum gaming inside system and improving system informative dissymmetry.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل سیستم علمی می تواند یک راه حل متعادل از هماهنگ کردن مکانیسم و ​​اطراف، تصدیق بازی با مجموع غیر صفر در داخل سیستم و بهبود عدم تقارن اطلاعاتی سیستم به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تحلیل سیستم علمی می تواند یک راه حل متوازن را از مکانیزم harmonizing و محیط اطراف بدست آورد، مجموع غیر صفر بازی درون سیستم را تایید کند و سیستم اطلاع رسانی را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The information disclosure to be the important mechanism which solves the information dissymmetry of the information feeder and need.
[ترجمه گوگل]افشای اطلاعات مکانیزم مهمی است که عدم تقارن اطلاعاتی تغذیه کننده و نیاز اطلاعات را حل می کند
[ترجمه ترگمان]افشا اطلاعات یک مکانیزم مهم است که اطلاعات مربوط به تغذیه و نیاز اطلاعات را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] نامتقارن
[زمین شناسی] بی قرینگی،عدم توازن، عدم تقارن
[ریاضیات] عدم تقارن، نامتقارنی

انگلیسی به انگلیسی

• lack of symmetry

پیشنهاد کاربران

بپرس