1. a dissolute and foulmouthed man
مرد هرزه و بد دهان
2. His dissolute life is inconsistent with his puritan upbringing.
[ترجمه گوگل]زندگی منفصل او با تربیت پاکدامنانه اش ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت puritan منافات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت puritan منافات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He led a dissolute life, drinking and womanising till his death.
[ترجمه گوگل]او تا زمان مرگش به مشروب خواری و زن ستیزی ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او زندگی dissolute و drinking و womanising را تا حد مرگ رهبری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او زندگی dissolute و drinking و womanising را تا حد مرگ رهبری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Youth, our dissolute time passage.
[ترجمه گوگل]جوانی، گذر زمان نابسامان ما
[ترجمه ترگمان]جوانی، دوران dissolute ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جوانی، دوران dissolute ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His dissolute life is inconsistent with his Puritan upbringing.
[ترجمه گوگل]زندگی منفصل او با تربیت پیوریتنی اش ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت Puritan ناسازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت Puritan ناسازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sadie returns to Seattle from a dissolute road journey.
[ترجمه گوگل]سعدی از یک سفر جاده ای ناامید به سیاتل باز می گردد
[ترجمه ترگمان]سیدی از سفر dissolute به سیاتل برمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیدی از سفر dissolute به سیاتل برمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fortunately, Nelson has written enough songs about dissolute living that the alternative crew can feel comfortable singing them.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، نلسون به اندازه کافی آهنگ در مورد زندگی از هم پاشیده نوشته است که خدمه جایگزین می توانند با خواندن آنها احساس راحتی کنند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، نلسون آهنگ های کافی درباره زندگی dissolute نوشت که افراد جایگزین می توانند احساس راحتی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، نلسون آهنگ های کافی درباره زندگی dissolute نوشت که افراد جایگزین می توانند احساس راحتی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We ignore the down-at-heel and dissolute as we heartlessly window-shop the boulevards they stumble down.
[ترجمه گوگل]ما در حالی که با بیرحمی از بلوارهایی که آنها پایین میآیند، ویترین میفروشیم، بیحوصلگی را نادیده میگیریم
[ترجمه ترگمان]ما از پایین - به پایین و dissolute عبور می کنیم و در حالی که we را در boulevards می بینیم، سکندری می خورند و به پایین می لغزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از پایین - به پایین و dissolute عبور می کنیم و در حالی که we را در boulevards می بینیم، سکندری می خورند و به پایین می لغزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yes, he had heard about him and his dissolute bad life; also vague tumours about the old scandal.
[ترجمه گوگل]بله، او در مورد او و زندگی بد ناامیدش شنیده بود همچنین تومورهای مبهم در مورد رسوایی قدیمی
[ترجمه ترگمان]بله، او راجع به او و زندگی dissolute و tumours مبهم درباره این رسوایی قدیمی شنیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بله، او راجع به او و زندگی dissolute و tumours مبهم درباره این رسوایی قدیمی شنیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Jie was extremely tyrannical and dissolute.
[ترجمه گوگل]جی به شدت ظالم و منسوخ بود
[ترجمه ترگمان]jie بسیار مستبد و dissolute بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]jie بسیار مستبد و dissolute بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have also heard that he leads a dissolute lifestyle, that is probably a nasty rumor.
[ترجمه گوگل]من همچنین شنیده ام که او یک سبک زندگی منفجرانه را دنبال می کند، که احتمالاً یک شایعه زننده است
[ترجمه ترگمان]من همچنین شنیده ام که او یک سبک زندگی dissolute را هدایت می کند، که احتمالا یک شایعه بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همچنین شنیده ام که او یک سبک زندگی dissolute را هدایت می کند، که احتمالا یک شایعه بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But certainly the dissolute incoherence of Rome was an invitation to people to have a go.
[ترجمه گوگل]اما مطمئناً ناهماهنگی ناپیوسته رم دعوتی بود از مردم برای رفتن
[ترجمه ترگمان]اما بی شک the و incoherence روم دعوتی برای مردم بود که بتوانند بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بی شک the و incoherence روم دعوتی برای مردم بود که بتوانند بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He led a dissolute life after he made a lot of money in business.
[ترجمه گوگل]او پس از اینکه پول زیادی در تجارت به دست آورد، زندگی نامناسبی داشت
[ترجمه ترگمان]او پس از آنکه پول زیادی در تجارت به دست آورد، زندگی بی بندوباری حاصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پس از آنکه پول زیادی در تجارت به دست آورد، زندگی بی بندوباری حاصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I like to a dissolute woman.
[ترجمه گوگل]من به یک زن ناامید علاقه دارم
[ترجمه ترگمان]من از زن dissolute خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از زن dissolute خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A company which is dissolute due to a merger or division shall apply for cancellation of registration.
[ترجمه گوگل]شرکتی که به دلیل ادغام یا انحلال منحل می شود، درخواست ابطال ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]شرکتی که به خاطر ادغام یا تقسیم کار می کند، باید برای لغو ثبت نام درخواست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکتی که به خاطر ادغام یا تقسیم کار می کند، باید برای لغو ثبت نام درخواست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید