dissociate oneself from


قطع مراوده کردن با، (رابطه دوستی خود را) انکار کردن، (خود را) کنار کشیدن، ناهمبسته شدن با

انگلیسی به انگلیسی

• separate oneself from, break away from

پیشنهاد کاربران

بپرس