1. The agency would collect and disseminate information.
[ترجمه گوگل]این آژانس اطلاعات را جمع آوری و منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]این اداره اطلاعات را جمع آوری و منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اداره اطلاعات را جمع آوری و منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They use the press to disseminate right - wing views.
[ترجمه سمانه] آنها برای انتشار دیدگاه های جناح راست از مطبوعات بهره بردند.|
[ترجمه گوگل]آنها از مطبوعات برای انتشار دیدگاه های جناح راست استفاده می کنند[ترجمه ترگمان]آن ها از مطبوعات برای انتشار دیدگاه های جناح راست استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One of the organization's aims is to disseminate information about the disease.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف این سازمان انتشار اطلاعات در مورد این بیماری است
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف این سازمان، انتشار اطلاعات درباره این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف این سازمان، انتشار اطلاعات درباره این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We make a strong effort to disseminate that information in a business-like manner.
[ترجمه گوگل]ما تلاش زیادی برای انتشار آن اطلاعات به شیوه ای تجاری انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما یک تلاش قوی برای انتشار این اطلاعات به روش کسب وکار انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک تلاش قوی برای انتشار این اطلاعات به روش کسب وکار انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The aim is to disseminate messages as widely as possible within a given community.
[ترجمه گوگل]هدف انتشار هر چه بیشتر پیام ها در یک جامعه معین است
[ترجمه ترگمان]هدف انتشار پیام ها به اندازه ممکن در یک جامعه معین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف انتشار پیام ها به اندازه ممکن در یک جامعه معین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It aims to disseminate information on the principles of mental health, promote research and aid experimental projects in the field.
[ترجمه گوگل]هدف آن انتشار اطلاعات در مورد اصول بهداشت روان، ترویج تحقیقات و کمک به پروژه های آزمایشی در این زمینه است
[ترجمه ترگمان]هدف آن انتشار اطلاعات درباره اصول بهداشت روانی، ترویج تحقیق و کمک پروژه های آزمایشی در این زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف آن انتشار اطلاعات درباره اصول بهداشت روانی، ترویج تحقیق و کمک پروژه های آزمایشی در این زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A continuing programme to investigate, evaluate, and disseminate best practice information on teaching large classes has also been developed.
[ترجمه گوگل]یک برنامه مداوم برای بررسی، ارزیابی، و انتشار اطلاعات بهترین عملکرد در مورد تدریس کلاس های بزرگ نیز توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]یک برنامه مستمر برای بررسی، ارزیابی، و انتشار بهترین اطلاعات کاربردی در زمینه آموزش کلاس های بزرگ نیز توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک برنامه مستمر برای بررسی، ارزیابی، و انتشار بهترین اطلاعات کاربردی در زمینه آموزش کلاس های بزرگ نیز توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some Arminians were even accused of attempting to disseminate views on the eucharist that were suspiciously similar to transubstantiation.
[ترجمه گوگل]حتی برخی از آرمینی ها متهم به تلاش برای انتشار دیدگاه هایی در مورد مراسم عشای ربانی بودند که به طرز مشکوکی شبیه به استحاله بود
[ترجمه ترگمان]برخی از Arminians حتی متهم به تلاش برای انتشار نظرات درباره the بودند که مشکوک به ماهیت ماهیت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از Arminians حتی متهم به تلاش برای انتشار نظرات درباره the بودند که مشکوک به ماهیت ماهیت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Firstly, it will disseminate these new procedures to the social science community by means of newsletters workshops and computer software.
[ترجمه گوگل]اولاً، این رویههای جدید را از طریق کارگاههای خبرنامه و نرمافزارهای رایانهای به جامعه علوم اجتماعی منتشر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، این روش جدید را به انجمن علوم اجتماعی با استفاده از کارگاه ها و نرم افزارهای رایانه ای منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، این روش جدید را به انجمن علوم اجتماعی با استفاده از کارگاه ها و نرم افزارهای رایانه ای منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The goal is to quickly disseminate information about changing operational conditions to trading partners.
[ترجمه گوگل]هدف، انتشار سریع اطلاعات در مورد تغییر شرایط عملیاتی به شرکای تجاری است
[ترجمه ترگمان]هدف، انتشار سریع اطلاعات در مورد تغییر شرایط عملیاتی به شرکای تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف، انتشار سریع اطلاعات در مورد تغییر شرایط عملیاتی به شرکای تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Data archives store, catalogue, index and disseminate the data for further contemporary or historical research.
[ترجمه گوگل]آرشیو داده ها داده ها را برای تحقیقات معاصر یا تاریخی بیشتر ذخیره، فهرست، فهرست بندی و منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]بایگانی سوابق اطلاعات، کاتالوگ، شاخص و انتشار داده برای تحقیقات بیشتر معاصر و یا تاریخی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بایگانی سوابق اطلاعات، کاتالوگ، شاخص و انتشار داده برای تحقیقات بیشتر معاصر و یا تاریخی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our primary objective is to collect, organize and disseminate information and materials relating to academic library orientation and instruction.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی ما جمع آوری، سازماندهی و انتشار اطلاعات و مطالب مربوط به جهت گیری و آموزش کتابخانه دانشگاهی است
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی ما جمع آوری، سازماندهی و انتشار اطلاعات و مطالب مربوط به جهت گیری و دستورالعمل کتابخانه دانشگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی ما جمع آوری، سازماندهی و انتشار اطلاعات و مطالب مربوط به جهت گیری و دستورالعمل کتابخانه دانشگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Article 36 The State shall develop and disseminate clean coal technology.
[ترجمه گوگل]ماده 36 دولت باید فناوری زغال سنگ پاک را توسعه و منتشر کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۶ دولت باید فن آوری زغال سنگ تمیز را توسعه و منتشر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۶ دولت باید فن آوری زغال سنگ تمیز را توسعه و منتشر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. While medical periodicals disseminate the medical theories and techniques, they publish a great lot of the advertisements about medicinal drugs and instruments.
[ترجمه گوگل]در حالی که نشریات پزشکی تئوری ها و تکنیک های پزشکی را منتشر می کنند، تعداد زیادی از تبلیغات در مورد داروها و ابزارهای دارویی منتشر می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که نشریات پزشکی تئوری های پزشکی و تکنیک های پزشکی را منتشر می کنند، تبلیغات بسیار زیادی در مورد داروها و ابزارهای پزشکی منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که نشریات پزشکی تئوری های پزشکی و تکنیک های پزشکی را منتشر می کنند، تبلیغات بسیار زیادی در مورد داروها و ابزارهای پزشکی منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We should disseminate science and promote the scientific spirit.
[ترجمه گوگل]ما باید علم را گسترش دهیم و روحیه علمی را ارتقا دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید علم را منتشر کنیم و روح علمی را ترویج دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید علم را منتشر کنیم و روح علمی را ترویج دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید