dissected


کالبد شکافی شده، تکه تکه شده، موشکافی شده، (گیاه شناسی) چند بخشی، چند لختی (مانند برخی برگ ها)

جمله های نمونه

1. We dissected a frog in biology class.
[ترجمه مائده] ما یک قورباغه را در کلاس زیست شناسی کالبد شکافی کردیم
|
[ترجمه گوگل]ما یک قورباغه را در کلاس زیست شناسی تشریح کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یک قورباغه در کلاس زیست شناسی پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The city is dissected by a network of old canals.
[ترجمه گوگل]این شهر توسط شبکه ای از کانال های قدیمی تشریح می شود
[ترجمه ترگمان]این شهر توسط شبکه کانال های قدیمی تشریح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her latest novel was dissected by the critics.
[ترجمه مائده] آخرین رمان او توسط منتقدان نقد و بررسی شد
|
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او توسط منتقدان تشریح شد
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او توسط منتقدان تشریح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Each specimen is carefully dissected.
[ترجمه گوگل]هر نمونه با دقت تشریح می شود
[ترجمه ترگمان]هر نمونه به دقت مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The film has been minutely dissected by the critics.
[ترجمه گوگل]این فیلم به طور دقیق توسط منتقدان تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]این فیلم به طور دقیق توسط منتقدان مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He dissected the plan afterward to learn why it had failed.
[ترجمه گوگل]او پس از آن طرح را کالبدشکافی کرد تا دلیل شکست آن را بیاموزد
[ترجمه ترگمان]بعد نقشه را تشریح کرد تا علت شکست آن را دریابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The specimens were carefully dissected and examined under a microscope.
[ترجمه گوگل]نمونه ها با دقت تشریح و زیر میکروسکوپ بررسی شدند
[ترجمه ترگمان]نمونه ها به دقت مورد بررسی قرار گرفته و زیر میکروسکوپ بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tiger's game should not be dissected, merely admired.
[ترجمه گوگل]بازی ببر را نباید تشریح کرد، فقط باید آن را تحسین کرد
[ترجمه ترگمان]بازی ببر نباید تشریح شود، صرفا مورد تحسین قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The students dissected donkeys rather than horses and even Coleman used donkey material to demonstrate horse muscles.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان به جای اسب، خرها را تشریح کردند و حتی کلمن از مواد الاغ برای نشان دادن عضلات اسب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان الاغ ها بجای اسب ها و حتی کلمن از مواد الاغ برای نشان دادن ماهیچه های اسب استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The monkeys killed Wednesday were dissected for research and then incinerated.
[ترجمه گوگل]میمون‌هایی که روز چهارشنبه کشته شدند برای تحقیق تشریح و سپس سوزانده شدند
[ترجمه ترگمان]میمون ها در روز چهارشنبه کشته شدند و برای تحقیق کالبد شکافی شدند و سپس به خاکستر تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I dissected preserved larvae into their component appendages and painstakingly traced each detail.
[ترجمه گوگل]من لاروهای حفظ شده را در ضمائم آنها تشریح کردم و با زحمت تک تک جزئیات را ردیابی کردم
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی، نوزادها رو به شکل هاشون حفظ کردم و با دقت تمام جزئیات رو دنبال کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was only when I dissected the heart, this afternoon, that its significance struck me.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که قلب را تشریح کردم، امروز بعدازظهر بود که اهمیت آن مرا تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]این بعد از ظهر بود که من قلب خود را در این بعد از ظهر تشریح کردم که اهمیت آن مرا تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A single animal may be dissected down to organs and tissues, and then parceled out like gold dust to waiting biologists.
[ترجمه گوگل]یک حیوان ممکن است تا اندام ها و بافت ها تشریح شود و سپس مانند گرد و غبار طلا در اختیار زیست شناسان منتظر قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]یک حیوان منفرد را می توان برای اندام ها و بافت ها تشریح کرد و سپس مانند غبار طلا به انتظار زیست شناسان در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Well, he explains, he once dissected a baby sperm whale brought aboard ship.
[ترجمه گوگل]خوب، او توضیح می دهد، او یک بار یک بچه نهنگ اسپرم را که در کشتی آورده شده بود تشریح کرد
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد: خوب، توضیح می دهد که یک دفعه هم یک وال سر زا را که کشتی به کشتی آورده بود تشریح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When the fresh retina was dissected under dim red light, the fovea was usually visible as a dark spot.
[ترجمه گوگل]وقتی شبکیه تازه تحت نور قرمز کم تشریح شد، فووئا معمولاً به صورت یک لکه تاریک قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شبکیه جدید در زیر نور قرمز تیره تشخیص داده شد، fovea معمولا در جای تاریکی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dissect
✅️ اسم ( noun ) : dissection / dissector
✅️ صفت ( adjective ) : dissected / dissective
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس