1. he used all his art to disrupt the meeting
همه ی حیله گری خود را برای به هم زدن جلسه به کار گرفت.
2. Pam's clowning disrupted the class every day.
[ترجمه سیاوش] دلقک بازی پم هر روز کلاس را به هم می ریخت|
[ترجمه گوگل]دلقک های پم هر روز کلاس را مختل می کرد[ترجمه ترگمان] دلقک \"پم\" هر روز همه کلاس رو از هم گسست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The storm disrupted the telephone lines throughout the area.
[ترجمه گوگل]طوفان باعث اختلال در خطوط تلفن در سراسر منطقه شد
[ترجمه ترگمان]طوفان خطوط تلفن را در سراسر منطقه قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طوفان خطوط تلفن را در سراسر منطقه قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The collapse of the government disrupted the services we took for granted, such as mail delivery.
[ترجمه گوگل]فروپاشی دولت خدماتی را که ما بدیهی میدانستیم، مانند تحویل پست، مختل کرد
[ترجمه ترگمان]فروپاشی دولت خدماتی را که ما برای آن دریافت کردیم، مانند تحویل نامه، قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروپاشی دولت خدماتی را که ما برای آن دریافت کردیم، مانند تحویل نامه، قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The war seemed likely to disrupt the state.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که جنگ دولت را مختل کند
[ترجمه ترگمان]جنگ احتمالا موجب اخلال در دولت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنگ احتمالا موجب اخلال در دولت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The government will not seek to disrupt the legitimate business activities of the defendant.
[ترجمه گوگل]دولت به دنبال ایجاد اختلال در فعالیت های تجاری مشروع متهم نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]دولت به دنبال اخلال در فعالیت های تجاری قانونی متهم نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت به دنبال اخلال در فعالیت های تجاری قانونی متهم نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They tried to disrupt communications between the two headquarters.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند ارتباطات بین دو ستاد را مختل کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا ارتباطات بین دو مرکز را مختل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا ارتباطات بین دو مرکز را مختل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The attacks are designed to disrupt plans for the elections.
[ترجمه گوگل]این حملات برای برهم زدن برنامه های انتخابات طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]این حملات برای برهم زدن برنامه ها برای انتخابات طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حملات برای برهم زدن برنامه ها برای انتخابات طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A stroke can disrupt the supply of oxygen to the brain.
[ترجمه گوگل]سکته مغزی می تواند اکسیژن رسانی به مغز را مختل کند
[ترجمه ترگمان]یک ضربه می تواند تامین اکسیژن مغز را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ضربه می تواند تامین اکسیژن مغز را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The protesters have no God-given right to disrupt the life of the city.
[ترجمه گوگل]معترضان هیچ حق خدادادی ندارند که زندگی شهر را مختل کنند
[ترجمه ترگمان]معترضان حق ندارند که در زندگی شهر اختلال ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معترضان حق ندارند که در زندگی شهر اختلال ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Climate change could disrupt the agricultural economy.
[ترجمه گوگل]تغییرات آب و هوایی می تواند اقتصاد کشاورزی را مختل کند
[ترجمه ترگمان]تغییر آب و هوا می تواند اقتصاد کشاورزی را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر آب و هوا می تواند اقتصاد کشاورزی را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Other strategies use natural chemicals called pheromones to disrupt insect reproduction.
[ترجمه گوگل]استراتژی های دیگر از مواد شیمیایی طبیعی به نام فرومون برای اختلال در تولید مثل حشرات استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]استراتژی های دیگر از مواد شیمیایی طبیعی به نام pheromones برای ایجاد اختلال در تولید حشرات استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استراتژی های دیگر از مواد شیمیایی طبیعی به نام pheromones برای ایجاد اختلال در تولید حشرات استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Comets and carbonaceous asteroids of the appropriate energy disrupt too high, whereas typical iron objects reach and crater the terrestrial surface.
[ترجمه گوگل]دنبالهدارها و سیارکهای کربنی با انرژی مناسب، در ارتفاع بسیار زیاد اختلال ایجاد میکنند، در حالی که اجرام آهنی معمولی به سطح زمین میرسند و دهانه آن را ایجاد میکنند
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنباله داری و خرده سیاره ها carbonaceous از انرژی مناسب بیش از حد بالا اختلال ایجاد می کنند در حالی که اشیا آهنی معمولی به سطح زمین می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنباله داری و خرده سیاره ها carbonaceous از انرژی مناسب بیش از حد بالا اختلال ایجاد می کنند در حالی که اشیا آهنی معمولی به سطح زمین می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The charged particles produced by flares can disrupt communications and present hazards to spacecraft and astronauts.
[ترجمه گوگل]ذرات باردار تولید شده توسط شراره ها می توانند ارتباطات را مختل کنند و خطراتی را برای فضاپیماها و فضانوردان ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]ذرات باردار تولید شده توسط گلوله های نورانی می تواند ارتباطات را مختل کرده و خطرات را برای فضاپیما و فضا نوردان ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ذرات باردار تولید شده توسط گلوله های نورانی می تواند ارتباطات را مختل کرده و خطرات را برای فضاپیما و فضا نوردان ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Children who disrupt lessons at school take up a disproportionate amount of the teacher's time.
[ترجمه گوگل]کودکانی که درس را در مدرسه مختل می کنند، مقدار نامتناسبی از وقت معلم را می گیرند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مدرسه درس می آموزند مقدار زیادی از زمان معلم را می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مدرسه درس می آموزند مقدار زیادی از زمان معلم را می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. People throw bricks, fight cops, disrupt Sunday services in churches, and spill blood all over the floor.
[ترجمه گوگل]مردم آجر پرتاب میکنند، با پلیس مبارزه میکنند، مراسم یکشنبه در کلیساها را مختل میکنند و خون در سرتاسر زمین میریزند
[ترجمه ترگمان]مردم آجر پرتاب می کنند، با پلیس مبارزه می کنند، خدمات روز یکشنبه را در کلیساها مختل می کنند و خون را روی زمین می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم آجر پرتاب می کنند، با پلیس مبارزه می کنند، خدمات روز یکشنبه را در کلیساها مختل می کنند و خون را روی زمین می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. And it helps to disrupt their lives.
[ترجمه Fatemeh] و این کمک کرده تا زندگی آنها مختل شود|
[ترجمه گوگل]و به مختل کردن زندگی آنها کمک می کند[ترجمه ترگمان]و این کار به مختل کردن زندگی آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Also, the menstrual cycle of women can seriously disrupt fluid levels, causing in some cases increases of several pounds.
[ترجمه گوگل]همچنین، چرخه قاعدگی زنان می تواند به طور جدی سطح مایعات را مختل کند و در برخی موارد باعث افزایش چندین پوندی شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین چرخه قاعدگی زنان می تواند به طور جدی سطوح مایع را مختل کند و منجر به افزایش چند پوندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم چنین چرخه قاعدگی زنان می تواند به طور جدی سطوح مایع را مختل کند و منجر به افزایش چند پوندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید