disqualification

1. The fans' bad behaviour has resulted in the disqualification of their football team from the championship.

[ترجمه گوگل]رفتار بد هواداران باعث محرومیت تیم فوتبال آنها از مسابقات قهرمانی شده است
[ترجمه ترگمان]رفتار بد هواداران منجر به رد صلاحیت تیم فوتبال آن ها از رقابت ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Livingston faces a four-year disqualification from athletics.

[ترجمه گوگل]لیوینگستون با محرومیت چهار ساله از دو و میدانی مواجه است
[ترجمه ترگمان]به گفته لیوینگستون، یک رد صلاحیت چهار ساله از ورزش کاران قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Illness as a disqualification for enlistment in the army.

[ترجمه گوگل]بیماری به عنوان رد صلاحیت برای ثبت نام در ارتش
[ترجمه ترگمان]بیماری را به عنوان یک رد صلاحیت برای خدمت در ارتش به شمار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any form of cheating means automatic disqualification.

[ترجمه گوگل]هر شکلی از تقلب به معنای رد صلاحیت خودکار است
[ترجمه ترگمان]هر شکلی از تقلب به معنای رد صلاحیت خودکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The disappearance of felony confined this disqualification to traitors.

[ترجمه گوگل]ناپدید شدن جنایت این رد صلاحیت را به خائنان محدود کرد
[ترجمه ترگمان]ناپدید شدن جنایت این disqualification رو به خائن محدود کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a lack, a disqualification, an inability to face the reality of their child's disability.

[ترجمه گوگل]این فقدان، رد صلاحیت، ناتوانی در مواجهه با واقعیت ناتوانی فرزندشان است
[ترجمه ترگمان]این فقدان، عدم صلاحیت، ناتوانی در مواجهه با واقعیت ناتوانی کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Faldo's disqualification was a simple case to administer.

[ترجمه گوگل]رد صلاحیت فالدو یک مورد ساده برای اجرا بود
[ترجمه ترگمان]رد صلاحیت Faldo یک مورد ساده برای مدیریت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The maximum period of disqualification is 15 years.

[ترجمه گوگل]حداکثر مدت رد صلاحیت 15 سال است
[ترجمه ترگمان]حداکثر دوره رد صلاحیت ۱۵ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The minimum period of disqualification is two years and the maximum period is 15 years.

[ترجمه گوگل]حداقل دوره رد صلاحیت دو سال و حداکثر مدت 15 سال است
[ترجمه ترگمان]حداقل دوره رد صلاحیت دو سال است و حداکثر دوره ۱۵ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But what case there is short weight or disqualification?

[ترجمه گوگل]اما در چه موردی وزن کم یا محرومیت وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]اما چه اتفاقی برای کاهش وزن و یا رد صلاحیت وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But in the case of disqualification or short - weight on arrival?

[ترجمه گوگل]اما در مورد رد صلاحیت یا کوتاه - وزن در بدو ورود؟
[ترجمه ترگمان]اما در مورد عدم صلاحیت یا کاهش وزن در هنگام ورود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The disqualification of cleanliness exists in most steam - power plants.

[ترجمه گوگل]رد صلاحیت نظافت در اکثر نیروگاه های بخار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]عدم صلاحیت از تمیزی در بیشتر کارخانه های برق بخار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A formal protest was made by the German team about their disqualification from the relay final.

[ترجمه گوگل]اعتراض رسمی تیم آلمانی به محرومیت از فینال امدادی انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک اعتراض رسمی توسط تیم آلمان درباره رد صلاحیت آن ها از مسابقه نهایی برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you were disqualified from driving, this two year period starts when the period of disqualification has ended.

[ترجمه گوگل]اگر از رانندگی محروم شده اید، این دوره دو ساله زمانی شروع می شود که دوره رد صلاحیت به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]اگر از رانندگی محروم شدید، این دوره دو ساله زمانی آغاز می شود که دوره رد صلاحیت به پایان برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

مترادف ها

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس