1. He dispraised the film in a few words.
[ترجمه گوگل]او در چند کلمه فیلم را تحقیر کرد
[ترجمه ترگمان]او فیلم را با چند کلمه عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فیلم را با چند کلمه عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Father dispraised him severely.
[ترجمه گوگل]پدر او را به شدت تحقیر کرد
[ترجمه ترگمان]پدر با لحن خشنی به او گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدر با لحن خشنی به او گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Neither praise nor dispraise yourself; your actions serve the turn.
[ترجمه گوگل]نه خود را تحسین کنید و نه خود را تحقیر کنید اقدامات شما در خدمت نوبت است
[ترجمه ترگمان]نه تمجید و نه از dispraise، اعمال شما به نوبه خود خدمت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه تمجید و نه از dispraise، اعمال شما به نوبه خود خدمت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That may sound as though I'm intending to dispraise the book, but to the contrary; I think it's a fine piece of work in lots of ways.
[ترجمه گوگل]ممکن است به نظر برسد که من قصد دارم کتاب را تحقیر کنم، اما برعکس من فکر می کنم از بسیاری جهات کار خوبی است
[ترجمه ترگمان]شاید این صدا طوری باشد که انگار من قصد دارم از dispraise book، بلکه برعکس؛ فکر می کنم که کار بسیار خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید این صدا طوری باشد که انگار من قصد دارم از dispraise book، بلکه برعکس؛ فکر می کنم که کار بسیار خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Its starting - point is self - dispraise, and its great enemy is conceit.
[ترجمه گوگل]نقطه شروع آن تحقیر نفس است و دشمن بزرگش خودپسندی
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع آن خود - dispraise است و دشمن بزرگ آن، تکبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع آن خود - dispraise است و دشمن بزرگ آن، تکبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید