disposing

پیشنهاد کاربران

آرایش رزمی دادن/ مستقر کردن
( خرده فروشی ) نابودن کردن موجودی کالای فاسد یا منقضی شده یا مساله دار برای اطمینان از عدم بازگشت آن به فروش
Get ride of sth
دفع مواد زاید مانند روغن موتور
از دست دادن
درست استفاده کردن:
disposing of it
درست استفاده کردن از آن
رد کردن پیشنهاد

بپرس