1. This implies that the disposable income of the republics and provinces in 1985 was about 25billion dinars.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که درآمد قابل تصرف جمهوری ها و استان ها در سال 1985 حدود 25 میلیارد دینار بوده است
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که درآمد یک بار مصرف این جمهوری و ایالات در سال ۱۹۸۵ حدود ۲۵ میلیارد دینار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که درآمد یک بار مصرف این جمهوری و ایالات در سال ۱۹۸۵ حدود ۲۵ میلیارد دینار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Gerald had little disposable income.
[ترجمه گوگل]جرالد درآمد قابل تصرف کمی داشت
[ترجمه ترگمان]جرالد درآمد زیادی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جرالد درآمد زیادی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some people apparently have too much disposable income.
[ترجمه گوگل]برخی افراد ظاهراً درآمد قابل تصرف زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]برخی ظاهرا درآمدی بیش از اندازه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی ظاهرا درآمدی بیش از اندازه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In view of the high local disposable income, the potential for an evening dining-out market is clearly high.
[ترجمه گوگل]با توجه به درآمد قابل تصرف محلی بالا، پتانسیل برای یک بازار ناهار خوری عصرانه به وضوح زیاد است
[ترجمه ترگمان]با توجه به درآمد بالا از مصرف محلی، پتانسیل یک بازار شام به وضوح بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به درآمد بالا از مصرف محلی، پتانسیل یک بازار شام به وضوح بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Older people have disposable income and leisure time, key factors in their willingness and ability to buy and use computers.
[ترجمه گوگل]افراد مسن دارای درآمد قابل تصرف و اوقات فراغت هستند که عوامل کلیدی در تمایل و توانایی آنها برای خرید و استفاده از رایانه است
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند درآمد یک بار مصرف و زمان فراغت، عوامل کلیدی در تمایل و توانایی برای خرید و استفاده از رایانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند درآمد یک بار مصرف و زمان فراغت، عوامل کلیدی در تمایل و توانایی برای خرید و استفاده از رایانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Black professionals with disposable income believing in the black community enough to support black businesses.
[ترجمه گوگل]متخصصان سیاهپوست با درآمد قابل تصرفی که به جامعه سیاهپوستان به اندازه کافی برای حمایت از مشاغل سیاهپوست اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]افراد حرفه ای سیاه با درآمد یک بار مصرف به اندازه کافی به جامعه سیاه اعتقاد داشتند تا از کسب وکار سیاه حمایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد حرفه ای سیاه با درآمد یک بار مصرف به اندازه کافی به جامعه سیاه اعتقاد داشتند تا از کسب وکار سیاه حمایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Real personal disposable income rose 15 percent over the period.
[ترجمه گوگل]درآمد واقعی شخصی قابل تصرف در این دوره 15 درصد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]درآمد واقعی مصرفی در طی این دوره ۱۵ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درآمد واقعی مصرفی در طی این دوره ۱۵ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The percentage of disposable income spent at grocery stores and supermarkets has been declining since the 1970s.
[ترجمه گوگل]درصد درآمد قابل تصرفی که در خواربار فروشی ها و سوپرمارکت ها خرج می شود از دهه 1970 در حال کاهش بوده است
[ترجمه ترگمان]درصد درآمد حاصل از مصرف در فروشگاه های خواربار و سوپرمارکت ها از دهه ۱۹۷۰ کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درصد درآمد حاصل از مصرف در فروشگاه های خواربار و سوپرمارکت ها از دهه ۱۹۷۰ کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This will increase disposable income so that consumption spending will rise at every level of national income.
[ترجمه گوگل]این امر درآمد قابل تصرف را افزایش می دهد به طوری که هزینه های مصرف در هر سطح از درآمد ملی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]این امر درآمد یک بار مصرف را افزایش خواهد داد به طوری که هزینه مصرف در هر سطح از درآمد ملی افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر درآمد یک بار مصرف را افزایش خواهد داد به طوری که هزینه مصرف در هر سطح از درآمد ملی افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A Labour victory would have boosted their disposable income by £3 mainly because of the increase in child benefit.
[ترجمه گوگل]پیروزی کارگر می توانست درآمد قابل تصرف آنها را تا 3 پوند افزایش دهد، عمدتاً به دلیل افزایش کمک هزینه فرزندان
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی حزب کارگر به دلیل افزایش سود کودکان، درآمد یک بار مصرف آن ها را ۳ پوند افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی حزب کارگر به دلیل افزایش سود کودکان، درآمد یک بار مصرف آن ها را ۳ پوند افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Although these were prosperous years, disposable income of individuals increased by only about 2 I percent.
[ترجمه گوگل]اگرچه این سالها سالهای پر رونق بود، اما درآمد قابل تصرف افراد تنها حدود ۲۱ درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]بااینکه این ساله ای رونق داشتند، درآمد یک بار مصرف افراد تنها در حدود ۲ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بااینکه این ساله ای رونق داشتند، درآمد یک بار مصرف افراد تنها در حدود ۲ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The personal sector's disposable income of £500 million is distributed between £000 million consumer purchases and £500 million saving.
[ترجمه گوگل]درآمد قابل تصرف بخش شخصی 500 میلیون پوند بین 000 میلیون پوند خرید مصرف کننده و 500 میلیون پوند پس انداز توزیع می شود
[ترجمه ترگمان]درآمد مصرفی بخش خصوصی ۵۰۰ میلیون پوند بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰ میلیون پوند از خریده ای مصرفی و ۵۰۰ میلیون پوند پس انداز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درآمد مصرفی بخش خصوصی ۵۰۰ میلیون پوند بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰ میلیون پوند از خریده ای مصرفی و ۵۰۰ میلیون پوند پس انداز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Increasing wages soas to give greater net disposable income increases costs on the international market and makes our goods less competitive.
[ترجمه گوگل]افزایش دستمزدها برای ایجاد درآمد خالص قابل تصرف بیشتر، هزینه ها را در بازار بین المللی افزایش می دهد و کالاهای ما را رقابتی تر می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش دست مزد به منظور دادن سود خالص اضافی، هزینه ها را در بازار بین المللی افزایش می دهد و کالاهای ما را رقابتی تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش دست مزد به منظور دادن سود خالص اضافی، هزینه ها را در بازار بین المللی افزایش می دهد و کالاهای ما را رقابتی تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Economy: Do customers have enough disposable income?
[ترجمه گوگل]اقتصاد: آیا مشتریان درآمد قابل تصرف کافی دارند؟
[ترجمه ترگمان]اقتصاد: آیا مشتریان درآمد یک بار مصرف کافی دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اقتصاد: آیا مشتریان درآمد یک بار مصرف کافی دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In addition, the personal savings accounts for personal disposable income increased.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حساب های پس انداز شخصی برای درآمد قابل تصرف شخصی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حساب های پس انداز شخصی برای درآمد یک بار مصرف شخصی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حساب های پس انداز شخصی برای درآمد یک بار مصرف شخصی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید