1. disposable assets
دارایی های در دسترس
2. a disposable cup
لیوان یک بار مصرف
3. a disposable diaper
پوشک یکبار مصرف
4. a disposable napkin
دستمال سفره ی دورانداز
5. they have an urgent need for all disposable air combat units
آنها به همه ی یگان های رزمی هوایی موجود نیاز فوری دارند.
6. Disposable nappies are fairly straightforward to put on.
[ترجمه گوگل]پوشک های یکبار مصرف برای پوشیدن نسبتاً ساده هستند
[ترجمه ترگمان]پوشک یکبار مصرف بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوشک یکبار مصرف بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At this hospital we use up bandages, disposable gloves and other consumables at an alarming rate.
[ترجمه گوگل]در این بیمارستان ما از بانداژ، دستکش یکبار مصرف و سایر مواد مصرفی با سرعت هشدار دهنده ای استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این بیمارستان از نوارهای زخم بندی، دستکش های disposable و مواد مصرفی دیگر به میزان هشدار دهنده استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این بیمارستان از نوارهای زخم بندی، دستکش های disposable و مواد مصرفی دیگر به میزان هشدار دهنده استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The use of disposable products is considered ecologically unsound.
[ترجمه گوگل]استفاده از محصولات یکبار مصرف از نظر زیست محیطی نامناسب تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از محصولات یک بار مصرف از نظر اکولوژیکی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از محصولات یک بار مصرف از نظر اکولوژیکی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This implies that the disposable income of the republics and provinces in 1985 was about 251 billion dinars.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که درآمد قابل تصرف جمهوری ها و استان ها در سال 1364 حدود 251 میلیارد دینار بوده است
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که درآمد یک بار مصرف این جمهوری و ایالات در سال ۱۹۸۵، حدود ۲۵۱ میلیارد دینار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که درآمد یک بار مصرف این جمهوری و ایالات در سال ۱۹۸۵، حدود ۲۵۱ میلیارد دینار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In view of the high local disposable income, the potential for an evening dining-out market is clearly high.
[ترجمه سامان] با توجه به درآمد مازاد بالای محلی ها، پتانسیل بازار غذای بیرون به وضوح بالاست.|
[ترجمه گوگل]با توجه به درآمد قابل تصرف محلی بالا، پتانسیل برای یک بازار ناهار خوری عصرانه به وضوح زیاد است[ترجمه ترگمان]با توجه به درآمد بالا از مصرف محلی، پتانسیل یک بازار شام به وضوح بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Neo-Dadaists turned to the mass-produced imagery and disposable goods of the consumer society.
[ترجمه گوگل]نئو دادائیست ها به تصاویر تولید انبوه و کالاهای یکبار مصرف جامعه مصرفی روی آوردند
[ترجمه ترگمان]Dadaists جدید به تصاویر تولید شده و کالاهای مصرفی جامعه مصرفی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Dadaists جدید به تصاویر تولید شده و کالاهای مصرفی جامعه مصرفی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Use separate sterile, disposable washcloths to clean up.
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن از پارچه های استریل و یکبار مصرف جداگانه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از استریل کردن جداگانه و یک بار مصرف برای تمیز کردن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از استریل کردن جداگانه و یک بار مصرف برای تمیز کردن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nine million disposable nappies are discarded in Britain every day.
[ترجمه گوگل]روزانه 9 میلیون پوشک یکبار مصرف در بریتانیا دور ریخته می شود
[ترجمه ترگمان]در هر روز نه میلیون پوشک در انگلستان دور ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هر روز نه میلیون پوشک در انگلستان دور ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Older people have disposable income and leisure time, key factors in their willingness and ability to buy and use computers.
[ترجمه گوگل]افراد مسن دارای درآمد قابل تصرف و اوقات فراغت هستند که عوامل کلیدی در تمایل و توانایی آنها برای خرید و استفاده از رایانه است
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند درآمد یک بار مصرف و زمان فراغت، عوامل کلیدی در تمایل و توانایی برای خرید و استفاده از رایانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند درآمد یک بار مصرف و زمان فراغت، عوامل کلیدی در تمایل و توانایی برای خرید و استفاده از رایانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید