dispelling

انگلیسی به انگلیسی

• act of scattering; act of dispersing, driving away

پیشنهاد کاربران

شکل مصدری فعل dispel
به معنی رفع کردن ، برطرف کردن
رفع _ باطل کردن . دفع کردن - باطل کردن طلسم

بپرس