dispassionately


بیغرضانه، بدون احساسات تعصب امیز

جمله های نمونه

1. the judge listened dispassionately but with utmost attention to both sides' claims
قاضی با بی طرفی ولی با کمال دقت به ادعاهای طرفین گوش کرد.

2. He sets out the facts coolly and dispassionately.
[ترجمه گوگل]او حقایق را با خونسردی و بی علاقگی بیان می کند
[ترجمه ترگمان]با خونسردی و خونسردی حقایق را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The case needs to be examined dispassionately at a public inquiry.
[ترجمه گوگل]این پرونده باید در یک تحقیق عمومی بدون تعصب مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]این مورد باید با خونسردی در یک پرس و جوی عمومی مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She listened dispassionately but with great interest to both arguments.
[ترجمه گوگل]او با بی علاقگی اما با علاقه زیاد به هر دو بحث گوش داد
[ترجمه ترگمان]با بی اعتنایی به سخنان او گوش می داد، اما با علاقه شدیدی به هر دو استدلال گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only Jack Lawrence appeared quite unmoved, glancing dispassionately at the damage that Kath revealed with her scissors.
[ترجمه گوگل]فقط جک لارنس کاملاً بی‌تحرک ظاهر شد و بی‌علاقه به آسیبی که کات با قیچی‌اش نشان داد نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]فقط جک لاورنس کاملا بی حرکت به نظر می رسید، و به خسارتی که Kath با قیچی آن آشکار شده بود، نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lo spoke dispassionately about his experience.
[ترجمه گوگل]لو با بی علاقگی درباره تجربه خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او با خونسردی درباره تجربه خود صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Watch them come and go as dispassionately as possible.
[ترجمه گوگل]تا جایی که ممکن است بی‌علاقه آمدن و رفتن آنها را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]مراقب آن ها باش و تا آنجا که ممکن است با خونسردی رفتار کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When an arguer argues dispassionately he thinks only of the argument.
[ترجمه گوگل]وقتی یک مجادله بی‌رحمانه بحث می‌کند، فقط به بحث فکر می‌کند
[ترجمه ترگمان]وقتی یک arguer بحث می کند، او فقط به این بحث فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A scientist should dispassionately study the forces at work.
[ترجمه گوگل]یک دانشمند باید بی‌علاقه نیروهای موجود در کار را مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]یک دانشمند باید نیروهای خود را در محل کار مطالعه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I had to steel myself to look again so that I could study the details dispassionately.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم خودم را محکم کنم تا دوباره نگاه کنم تا بتوانم جزئیات را بی‌علاقه مطالعه کنم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم دوباره به خودم فشار بیاورم تا بتوانم جزئیات آن را بررسی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although he was looking at the other girl, he did so dispassionately.
[ترجمه گوگل]اگرچه او به دختر دیگر نگاه می کرد، اما این کار را با بی مهری انجام داد
[ترجمه ترگمان]با آن که به دختر دیگری نگاه می کرد، این کار را با خونسردی انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Polls suggest that most Americans would rather their judges upheld the law dispassionately.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اکثر آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند که قضات آنها قانون را بی‌علاقه رعایت کنند
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهند که اکثر آمریکایی ها ترجیح می دهند که این قانون با حسن نیت و با خونسردی، قانون را تایید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With a cool curiosity, I'd let him say his piece and try to assess him dispassionately.
[ترجمه گوگل]با یک کنجکاوی سرد، به او اجازه می‌دادم حرف‌هایش را بگوید و سعی می‌کردم بی‌علاقه او را ارزیابی کنم
[ترجمه ترگمان]با یک کنجکاوی سرد، اجازه دادم که او بگوید که piece و سعی می کند با خونسردی او را ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Giddean Danu put great stock in his ability to weigh complicated matters dispassionately and arrive at a reasoned solution.
[ترجمه گوگل]گیدین دانو توانایی خود را در سنجش بی‌علاقه مسائل پیچیده و رسیدن به یک راه‌حل منطقی به کار گرفت
[ترجمه ترگمان]Giddean Danu به توانایی خود در ارزیابی مسائل پیچیده با خونسردی و رسیدن به یک راه حل منطقی فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• calmly, impartially

پیشنهاد کاربران

با خونسردی
تحت تاثیر احساسات قرار نگرفتن
بی غرضانه
با بی طرفی، بی طرفانه

بپرس