1. We were quite disorientated by the maze of streets.
[ترجمه گوگل]ما از پیچ و خم خیابان ها کاملاً سرگردان شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما در مسیر پر پیچ وخم کوچه های پر پیچ وخم دیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در مسیر پر پیچ وخم کوچه های پر پیچ وخم دیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She felt shocked and totally disorientated.
[ترجمه گوگل]او احساس شوکه و کاملاً سرگردان بود
[ترجمه ترگمان]گیج شده بود و گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیج شده بود و گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ex-soldiers can be disorientated by the transition to civilian life.
[ترجمه گوگل]سربازان سابق می توانند با گذار به زندگی غیرنظامی سرگردان شوند
[ترجمه ترگمان]سربازان سابق می توانند با انتقال به زندگی مدنی گیج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سربازان سابق می توانند با انتقال به زندگی مدنی گیج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I felt completely disorientated with the jet lag.
[ترجمه گوگل]با جت لگ کاملاً منحرف شدم
[ترجمه ترگمان]من کاملا گیج شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من کاملا گیج شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Golding's office was grey and cheerless, with the disorientating feature of being substantially higher than it was wide.
[ترجمه گوگل]دفتر گلدینگ خاکستری و بینشاط بود، با ویژگی گیجکننده آن که بسیار بالاتر از پهن بود
[ترجمه ترگمان]دفتر گلدینگ خاکستری و غمگین بود و ویژگی disorientating آن بسیار بالاتر از آن بود که عریض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفتر گلدینگ خاکستری و غمگین بود و ویژگی disorientating آن بسیار بالاتر از آن بود که عریض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If a fight takes place in this room, the strains of disorientating Nipponese atonal music can be clearly heard.
[ترجمه گوگل]اگر دعوا در این اتاق اتفاق بیفتد، صدای موسیقی آتونال نیپونز به وضوح شنیده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر جنگی در این اتاق رخ دهد، آهنگ موسیقی disorientating Nipponese atonal به وضوح شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر جنگی در این اتاق رخ دهد، آهنگ موسیقی disorientating Nipponese atonal به وضوح شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The minister said he felt disorientated, the blinds were drawn, and he lost track of time.
[ترجمه گوگل]وزیر گفت که احساس سردرگمی میکند، پردهها کشیده شده است و زمان را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]وزیر گفت که در گم شده است، کرکره ها بسته بودند و زمان را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وزیر گفت که در گم شده است، کرکره ها بسته بودند و زمان را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Whilst a mirror can allow a clear view of a painted ceiling, it can none the less be disorientating and disquieting.
[ترجمه گوگل]در حالی که یک آینه می تواند دید واضحی از سقف رنگ شده را فراهم کند، به هر حال می تواند باعث سردرگمی و ناراحتی شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک آینه می تواند نمای روشنی از سقف نقاشی شده را امکان پذیر سازد، اما این می تواند باعث ناراحتی و اضطراب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک آینه می تواند نمای روشنی از سقف نقاشی شده را امکان پذیر سازد، اما این می تواند باعث ناراحتی و اضطراب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was a strange, discomfiting and disorientating landscape.
[ترجمه گوگل]منظره ای عجیب، ناراحت کننده و سرگردان بود
[ترجمه ترگمان]منظره ای غریب و عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منظره ای غریب و عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Waking with a jump, disorientated for a moment, Hilary stared in disbelief at the kitchen clock.
[ترجمه گوگل]هیلاری که با یک پرش از خواب بیدار شد و برای لحظه ای سرگردان بود، با ناباوری به ساعت آشپزخانه خیره شد
[ترجمه ترگمان]هیلاری با یک جهش در حالی که برای لحظه ای گیج شده بود، با ناباوری به ساعت آشپزخانه خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیلاری با یک جهش در حالی که برای لحظه ای گیج شده بود، با ناباوری به ساعت آشپزخانه خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. With one part of her bemused and disorientated mind she knew that she must call a halt - right now!
[ترجمه گوگل]با بخشی از ذهن متحیر و سرگردان خود می دانست که باید توقف کند - همین الان!
[ترجمه ترگمان]با یک قسمت از حیرت و سردرگمی او می دانست که باید همین الان متوقف شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یک قسمت از حیرت و سردرگمی او می دانست که باید همین الان متوقف شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The darkness had disorientated him.
[ترجمه گوگل]تاریکی او را سرگردان کرده بود
[ترجمه ترگمان]تاریکی او را گم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاریکی او را گم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You will feel this range of powerful, primal emotions with dizzying, disorientating frequency.
[ترجمه گوگل]شما این طیف از احساسات قدرتمند و اولیه را با فرکانس سرگیجهآور و سردرگمکننده احساس خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]شما این محدوده احساسات اولیه و اولیه را با فرکانس سرگیجه اور و disorientating احساس خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما این محدوده احساسات اولیه و اولیه را با فرکانس سرگیجه اور و disorientating احساس خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. 3D TV can disorientate the brain, causing eye strain, headaches, nausea and sickness, scientists have warned.
[ترجمه گوگل]دانشمندان هشدار داده اند که تلویزیون سه بعدی می تواند مغز را منحرف کند و باعث خستگی چشم، سردرد، حالت تهوع و بیماری شود
[ترجمه ترگمان]دانشمندان هشدار داده اند که تلویزیون سه بعدی می تواند مغز را کنترل کند و باعث خستگی، سردرد، تهوع و بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان هشدار داده اند که تلویزیون سه بعدی می تواند مغز را کنترل کند و باعث خستگی، سردرد، تهوع و بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Some of them disorientate the prosperity of the object and some others are confined to the teaching aims and methods.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها شکوفایی موضوع را از بین می برند و برخی دیگر به اهداف و روش های آموزشی محدود می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به کامیابی این موضوع اعتقاد دارند و برخی دیگر به اهداف و روش های تدریس محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به کامیابی این موضوع اعتقاد دارند و برخی دیگر به اهداف و روش های تدریس محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید